Wednesday, April 30, 2008

کارگران با تجمع در پارکهای چیتگر و جهان نما به استقبال اول ماه مه رفتند

روز جمعه شش اردیبهشت، هزاران کارگر از کارخانجات مختلف بر طبق سنت سالهای اخیر که آخرین جمعه قبل از اول مه را جشن میگیرند، عازم پارک چیتگر در تهران شدند. نیروهای سرکوب رژیم با بسیج نیرو، تلاش نمودند مانع از برگزاری تجمع خانواده های کارگران در پارک شوند. علیرغم فشار و کنترل ارگانهای سرکوب، صدها نفر از کارگران خود را به داخل پارک رساندند. صدها نفر دیگر از خانواده های کارگری نیز به پارک جهان نما رفتند و طی دید و بازدید، از کار و فعالیت همدیگر آگاه شدند و ساعاتی را به مناسبت روز جهانی کارگر گرامی داشتند.

اوباشان رژیم مانع تجمع هزاران نفره کارگران شدند اما قادر به پس راندن کارگران و در هم شکستن عزم آنان نشدند. کارگران با چنگ و دندان تلاش کردند تا مراسم خود را برگزار کنند و در تجمعات کوچکتری برگزار کردند و به رژیم اسلامی فهماندند که اول ماه مه در قلب کارگران زنده است. نشان دادند که اعتراض کارگران خاموش شدنی نیست. آنها بنمایندگی از جانب هم طبقه ای هایشان در سراسر کشور یکبار دیگر به رژیم اسلامی، به فقر تحمیل شده، به فلاکت اقتصادی، به حقوق های معوقه و به بیحقوقی خود و نداشتن حق اعتصاب و تشکل، نه گفتند. کارگران با عزم خود در تشکیل تجمع در این روز، دادخواست سیاسی خود بر علیه رژیم اسلامی را، در مقابل جامعه قرائت کردند. تلاش جمهوری اسلامی بیش از هرچیز وحشت حکومت را از کارگران به نمایش گذاشت.

جدال کارگران در این روز گوشه ای از جدالهای بزرگتری است که در تحولات سیاسی آینده تصویر عمومی جامعه را خواهد ساخت. گوشه هایی از این تصویر باشکوه همین امروز در خیابانها، در اعتراضات بخش های مختلف جامعه، قابل مشاهده است.

حزب کمونیست کارگری به همه این کارگران و خانواده هایشان درود میفرستد و همه کارگران، مردم آزادیخواه، زنان و جوانان را فرا میخواند تا هرچه باشکوه تر، روز اول مه روز جهانی کارگر به خیابانها بیایند و اعتراض خود را به وضع موجود بیان کنند. اول مه خیابانها باید دست ما باشد.


حزب کمونیست کارگری ایران
٩ اردیهشت ١٣٨٧، ٢٨ آوریل ٢٠٠٨

1 comment:

ميتراس said...

او
درود بر شما
هزار ، هزار در جمعيت های متفرق پراکنده ايم و در هجوم بيدادگر جهل به رواج تاريکی ها و بی پناهی ها دامن می زنيم و چشم به روی حقيقتی روشن می بنديم و غافليم از مردمی که پيشينه ده هزار سال خداپرستی دارند و تنها هزاروچهارصد سال است که در پرستش اجباری ابليس که به تلبيس و مکر مبلغيسم و آخونديسم در آمده اند و اکنون هزاروچهارصد سال جهل و نادانی و دروغ و پليدی و پلشتی را هم چون داغ ننگی بر پيشانی حمل می کنند و چپ راست غافلند از حقيقتی که در سخن خودآ و اين کارخانه انسان سازی و رهائی بخش انسان های بيمار و دردمند و گرفتار « ذهن = زن » و مکری که توسط هارون برادر موسی در تلبيس و به لباس ديگری فرو رفتن پايه گذاری شد ، هزاران سال اقوام پليد سامی و عبری و اسرائيلی را و يکصد و بيست و سه هزارونهصد و نودونه پيامبر دروغ گوی قوم يهود در ادعای وحی و هزاران مدرک و سند روشن ديگر در حقانيت ميترا ، آسورا و ديوا و همه آن چه که اديان موسوم به الهی از سرزمين بزرگ ايران به ارمغان بردند و هرگز نتوانستند از آن بهره مناسبی ببرند که سخن بر بی دادگران نمی افزايد ، جز خسارت . به هر تقدير از عزيزان توقع می رود در زير پرچم بزرگ ايران گردهم آئيم و از مکتب گرائی بپرهيزيم و جز به وصيت نامه کوروش بزرگ عمل نکنيم .
ايران جاودان بماند
یاحق