Friday, November 30, 2007

صحبتی با کارگران درمورد جنگ و تبلیغات جنگی

اصغر کریمی
٨ نوامبر ٢٠٠٧


زمانی که جنگ ایران و عراق شروع شد، از همه طرف فشار به کارگران بالا گرفت. فضای کارخانه ها و کل جامعه میلیتاریزه شد، سرکوب ها شدت گرفت، اینبار مخالفین سیاسی انگ وابسته به رژیم عراق میخوردند و دستگیر میشدند، سربازگیری در کارخانه ها شروع شد، هرنوع انتقادی به حکومت خفه میشد، گفتند تحریم شده ایم و تولید را باید افزایش دهیم، سرعت کار را بیشتر کردند، باجگیری وسعت گرفت، و این علاوه بر مصائب انسانی عظیمی بود که خود جنگ به مردم تحمیل کرد. در چنین فضائی اعتصابات در نطفه خفه میشد و رهبران و فعالین جنبش کارگری تحت شدیدترین فشارها قرار میگرفتند. جنگ به جمهوری اسلامی کمک کرد که شوراهای کارگری و جنبش اعتصابی گسترده ای که همه جا شکل گرفته بود و مخالفین سیاسی را سرکوب کند و خود را تثبیت کند. بیجهت نبود که خمینی جنگ را یک برکت و مائده آسمانی دانست.

اینبار هنوز جنگی شروع نشده، رجزخوانی و فشار به کارگران و مردم زحمتکش شروع شده است. قیمت ها بطور تصاعدی افزایش یافته و فشار اقتصادی بر گرده کارگران شدیدا افزایش یافته است. خامنه ای علیه فرهنگ مصرفی و وزیر کشور از صرفه جوئی در سوخت صحبت میکنند. معنای واقعی این را مردم سه دهه است میدانند و بخوبی با آن آشنا هستند و این هنوز پیش درآمد حمله وسیعتر است. اما این دوره، دوره جنگ ایران و عراق نیست، فاکتورهای مختلف به زیان رژیم و به نفع مبارزه مردم تغییر کرده است. مردم در موقعیت بسیار متفاوتی از آن دوره هستند. اگر در سالهای ٥٩ به بعد جمهوری اسلامی در حال تثبیت خود بود و از جنگ استفاده کرد، اینبار پایه های حکومت لرزان است، در بحران همه جانبه دست و پا میزند، تجربه کارگران بمراتب بیشتر است، جنبش سرنگونی قدرتمندی در جامعه وجود دارد، حزب کمونیست کارگری در صحنه است و همه این فاکتورها به مردم امکان میدهد نه تنها هر تعرضی به بهانه جنگ را خنثی کنند بلکه خود را برای تعرضات وسیعتر آماده سازند. تا آنجا که به مراکز کارگری و جنبش کارگری مربوط است، وظایف جدید و مهمی بر دوش فعالین و رهبران کارگری قرار گرفته است. باید از هم اکنون خود را برای شرایط جدید آماده کرد.

نمیگذاریم تبلیغات رژیم و شوراهای اسلامی در میان کارگران جا باز کند
"ما را تحریم کرده اند، اعتصاب ممنوع، کمتر بخواهید، و بیشتر کار کنید" این محور تبلیغات و فشارهای حکومت و کارفرماها در این دوره در میان کارگران خواهد بود. اینبار هم سعی میکنند از جنگ و یا فضای جنگی برکت و نعمت برای خود بسازند. هر مخالفتی را به وابستگی به آمریکا نسبت دهند، شانتاژ کردن علیه کارگران و مردم معترض را شروع میکنند، حجم عظیمی از تبلیغات کثیف علیه مردم را در رسانه ها و منبرها و بکمک عمله و اکره خود در دانشگاه و کارخانه و در سطح کل جامعه سازمان میدهند، شوراهای اسلامی نیز بعنوان پیاده نظام رژیم در مراکز کارگری همراه با حراست و سایر نیروهای سرکوب، همراه با کارفرما و مدیریت، با همین شعار رژیم که تحریم کرده اند و یا جنگ است و اعتصاب به ضرر کشور است، باید تولید را افزایش داد و غیره به جنگ کارگران میایند. آه و ناله ها را کنار میگذارند و آشکارتر کنار رژیم قرار میگیرند. باید از همین الان خود را برای مقابله با این شرایط آماده کنیم. اینبار خوشبختانه هیچ کارگری به رژیم توهم ندارد، هیچ کارگری تصور نمیکند که بعدا قرار است عدالت برقرار شود. بیست سال از جنگ ایران و عراق گذشته و هرسال زندگی کارگر و زحمتکش خرابتر و محرومیت ها بیشتر شده است. همه معنی عدالت و رفاه و خوشبختی در حکومت اسلامی را دیده اند و فریب دادن مردم حتی به کمک بخشهائی از اپوزیسیون که دوباره در معیت حکومت درآمده اند، کار ساده ای نیست. فضا چنان رادیکال است و مردم چنان تشنه سرنگونی هستند که هرنیروئی بخواهد در کنار رژیم قرار گیرد فورا منفور و منزوی میشود. مردم کسی را که از این رژیم کثیف و ضدبشری حمایت کند نخواهند بخشید. زنان نمی بخشند، کارگران نمی بخشند، دانشجویان و جوانان نمی بخشند. اینبار شرایط کاملا فراهم است که این تعرض را در نطفه خفه کنیم و خفه خواهیم کرد. کارگران و دانشجویان، زنان و جوانان اجازه خوش خدمتی به رژیم نخواهند داد و در مقابل هرنیروی مرتجعی که بخواهد در مقابل مردم قد علم کند میایستند. اینبار دوره جنگ ایران و عراق نیست.

شرط مقابله با تعرض حکومت و طبقه سرمایه دار، قبل از هرچیز مقابله با تبلیغات آنها است. خفه کردن نداهای شوم شورای اسلامی چی ها و همه پادوهای حکومت است. کارگران نه جنگ میخواهند نه بمب اتم، نه حقوق ١٨٠ هزاری و نه حاضرند جور جنگ طلبی و تحریم ها را بکشند. اینبار نمیگذاریم یک ذره از تبلیغات رژیم و شوراهای اسلامی در میان کارگران جا باز کند و بخشی از کارگران را به دام رژیم بیندازد. کارگران پیشرو باید از همین الان با حساسیت تمام حتی نگذارند یک کارگر تحت تاثیر تبلیغات رژیم و امام جمعه ها و عوامل رژیم در کارخانه قرار گیرد. کارگران نیشکر هفت تپه به درست بر خواست خود مبنی بر انحلال شورای اسلامی و برگزاری مجمع عمومی منظم تاکید کرده اند و راه را به همه نشان داده اند. راه درست مقابله با عوامل رژیم در کارخانه ها انحلال آنها و ایجاد تشکیلات واقعی خود کارگران است.

جنبش اعتصابی برای بهبود معیشت را گسترش میدهیم
مبارزه برای بهبود شرایط زندگی، افزایش دستمزد، کاهش ساعت کار، ممنوعیت به تعویق انداختن دستمزدها، ممنوعیت اخراج ، بیمه بیکاری مکفی و سایر مطالبات کارگران موضوع دائمی مبارزه کارگران بوده است. ضرورت مبارزه برای این مطالبات در شرایط جدید شدیدا افزایش یافته است. مبارزه برای مطالبات را باید گسترش دهیم. سرمایه داران و دولتشان، در شرایطی که هنوز معلوم نیست اساسا جنگی صورت بگیرد یا نه، به بهانه جنگ و تحریم، جنگشان را علیه کارگران تشدید کرده اند. بعنوان اولین قدم جنس هایشان را به دو برابر قیمت دارند میفروشند. این تعرض را تنها با اتحاد و تشکل، با گسترش مبارزه و اعتصاب میتوانیم پاسخ دهیم. بسرعت باید بر نداشتن تشکل غلبه کنیم و کارگران هفت تپه را الگوی خود قرار دهیم. تشکل همیشه برای ما ضروری بوده است اما اهمیت آن در شرایط کنونی دو چندان شده است. حداقل دستمزد باید چند برابر شود، حداقل یک میلیون تومان، باید به شعار و خواست این دوره ما تبدیل شود. این موضوع مهم مبارزه ما در شرایط کنونی و پاسخ ما به این شرایط است. این حق ما است که در مقابل تعرض آنها، ما نیز آماده شویم، متشکل شویم و مطالباتمان را با قدرت دنبال کنیم.

آیا میتوانیم؟
سوال این است که آیا در شرایطی که حکومت تبلیغات و اقداماتش را برای خفه کردن کارگران بیشتر بکار میگیرد میتوانیم مبارزه را تشدید کنیم؟ همه شواهد عملی بودن اینرا نشان میدهند. رژیم در شرایطی میخواهد تعرض کند که همه جا اعتراض است. بویژه با سر کار آمدن احمدی نژاد تلاش کردند مردم را مرعوب کنند که نتوانستند و کسی تسلیم نشد. تنها در شش ماه اول سال جاری طبق آمار خودشان چند میلیون زن در خیابان درمقابل حجاب و مقررات اسلامی دست به مقاومت زده اند. دانشگاهها هرروز در اعتراضند. روزی نیست که کارخانه هائی در اعتصاب نباشند. راه دیگری مقابل مردم نیست. مردم کوتاه نمی آیند. حکومت در بحران است. در سطح بین المللی بشدت منزوی و تحت فشار است. در داخل پروژه ارعابش نگرفت. اختلاف در میان باندهای حکومت به قوت خود باقی است. اعتصاب کارگران هفت تپه نشان داد که حکومت درمقابل اتحاد و مبارزه کارگران شدیدا ناتوان است. در دوره جنگ ایران و عراق رژیم به مراتب قوی تر از الان بود. خبری از جنبش سرنگونی و این همه اعتراض در سراسر کشور نبود. کارگران نه اتحاد کنونی و نه تجارب یک دوره طولانی اعتصاب را نداشتند. با اینهمه با شعار قطع جنگ مقابل رژیم ایستادند، گفتند به جبهه نمیرویم، باج و خراج جنگی نمیدهیم، هر بمبی که به خانه مردم میخورد صدای مردم علیه رژیم و جنگ بلند میشد. کارگران و مردم ناراضی فرمان پایان جنگ را در کارخانه ها و خیابانها صادر کردند و سران رژیم را مجبور به نوشیدن جام زهر کردند. الان فاکتورهای زیادی به نفع کارگران و مبارزه مردم تغییر کرده است. شکاف در حکومت بسیار عمیق تر شده و بحرانشان همه جانبه تر شده است. رژیم برای مقابله با تهدیدات جنگی و یا خود جنگ مجبور است داخل را آرام نگهدارد، اما توان ارعاب و ساکت کردن مردم را ندارد. پروژه های ارعابش یکی پس از دیگری ناکام مانده است. قادر به پس زدن اعتصابات کارگری نشده است. از گسترش اعتصابات کارگری در این شرایط وحشت دارد. در چنین شرایطی میتوانیم همه جا برای مطالباتمان دست به اعتراض و اعتصاب بزنیم تا نگذاریم شرایط سخت تری به ما تحمیل کنند. این تنها راه مقابل طبقه کارگر است.

در شرایط جنگ و یا فضای جنگی، فرصت هائی بسته میشود اما فرصت هائی باز میشود. در روسیه کارگران به رهبری حزب بلشویک، حکومت تزار را درست در گرماگرم جنگ و زمانیکه حکومت بیش از هرزمان نیرو بسیج کرده بود و همه جا را نظامی کرده بود، سرنگون کردند و به جنگ هم پایان دادند. مردم نه جمهوری اسلامی را میخواهند نه جنگش را، نه نتایج جنگش را. دیگر حاضر نیستند بدبختی های جنگ را هم تحمل کنند. این مهمترین معضل جمهوری اسلامی در شرایط کنونی است. این فرصتی است که این شرایط را علیه خودشان بچرخانیم. *

No comments: