خواستهاي فوري معلمان
خواستهاي فوري معلمان
متن ارائه شده از سوي تعدادي از معلمان به سازمان آموزش بين الملل که براي امضا هم اکنون روي سايت هاست
همکاران گرامي
تبريکات مارا براي برگزاري اين کنفرانس بپذيريد. گرچه نمايندگان ما به دليل شرايط موجود درايران از شرکت در کنفرانس محروم هستند اما ما خود را در کنار شما وبخشي از جامعه آموزشي جهاني احساس ميکنيممعلمان و کارکنان آموزشي کشوردر ماه هاي پاياني سال گذشته ، با شرکت در يک حرکت سراسري اعتراض خود را به وضعيت معيشتي و آموزشي اعلام نمودند. اما اين اعتراضات مطابق معمول از سوي حکو مت اسلامي با ضرب و شتم، دستگيري ، اخراج و تعليق آموزگاران پاسخ گرفت.در حال حاضر دهها معلم به دليل شرکت در اعتراضات از کار برکنارشده اند وتعدادديگري نيز در انتظار دريافت احکام اخراج هستند. اين نه اولين و نه آخرين بار است که اين اتفاق مي افتد.طي چند ساله اخير معلمان ، با شرکت در اعتراضات منطقه اي و سراسري همواره ناخشنودي خود را از وضعيت معيشتي و آموزشي و سيستم آموزش و پرورش اعلام نموده اند ، اما هر بار حاکميت با سرکوب و دستگيري و اخراج فعالين به اين اعتراضات پاسخ داده است. در جامعه اي که فاصله نجومي ميان فقر و ثروت ، حتي دست اندرکاران حکومت را نيز به وحشت انداخته ، آموزگاران و ساير مزد بگيران تنها با مشاغل دوم و سوم ، و اضافه کاريهاي وحشتناک قادر به گذران زندگي هستنند. با اين وجود قادر به تامين حد اقلهاي يک زندگي در خور شان انسانهاي هزاره سوم نيستند. از سوي ديگر محتواي آموزشي مبتني بر ايدئولوژي حاکم و مديريت مستبدانه بر ساختار آموزشي نيزبزرگترين مانع رشد وتعالي معلمان ودانش آموزان ايراني است. اين ساختار از دخالت معلمين ومتخصصين در روند آموزش و مديريت نظام آموزشي کشور به شدت جلوگيري نموده و از هرگونه خلاقيت و نوآوري علمي در روند آموزش ممانعت به عمل مي آورد.نتيجه طبيعي چنين ساختاري ، رويگرداني دانش آموزان از ادامه تحصيل و افزايش آسيب هاي اجتماعي فراواني است ،آمارهاي موجود از ترک تحصيل دانش آموزان مويد اين ادعاست.معلمين در ايران نيز مانند ساير مزدبگيران از داشتن تشکلهاي مستقل از دولت محروم هستند . حق تشکل که از طبيعي ترين حقوق يک جامعه متعارف است ، از سوي دولت به رسميت شناخته نميشود و هر گونه تلاش براي ايجاد تشکل هاي مستقل، با دستگيري و اخراج فعالين پاسخ ميگيرد. با وجود همه اين فشارها براي جلوگيري از اين امر، آموزگاران تاکنون توانسته اند تشکلهايي را به حکومت تحميل نمايند.اما ما معلمان به اين شرايط تسليم نميشويم و به مبارزه خود براي بهبود شرايط زندگي وتحقق ساير خواسته هايمان ادامه خواهيم داد.ما امضا کنندگان اين بيانيه ، از همه تشکلهاي معلمان و کارگران ، سازمانهاي بين المللي مرتبط و بشريت متمدن در سراسر جهان ميخواهيم که ما را در دست يافتن به خواست هاي زير ، که زمينه ساز ايجاد يک زندگي انساني براي معلمان ايران است ياري نمايند و با ارسال نامه هاي اعتراضي ما را در اعتراضاتمان مورد حمايت و پشتيباني قرار دهند
١- لغو احکام انفصال از خدمت وتهديد معلمان و بازگشت به کار ٣٩ معلم معترض اخراجي از کار
٢- از بين بردن پرونده هاي ٢٨٦ معلمي که در جريان اعتراضات چند ماهه اخير بازداشت شده و با قيد وثيقه و يا کفالت و غيره موقتا آزاد شده و پرونده آنها همچنان در جريان است و قرار است به دادگاه و محاکمه احضار شوند
٢- افزايش حقوق معلمان متناسب با يک زندگي انساني در شرائط حاضرکه اين رقم بدون شک ده برابر سطح حداقل دستمزد اعلام شده از سوي دولت يعني ١٨٠ هزار تومان است
٣- آزادي بي قيد و شرط تشکل و اعتصاب
٤- امنيت شغلي واستخدام رسمي کليه معلمان قراردادي(حق التدريس
٥- تهيه محتواي آموزشي غير ايدئولوژيک و علمي متناسب با پيشرفت علوم
متن ارائه شده از سوي تعدادي از معلمان به سازمان آموزش بين الملل که براي امضا هم اکنون روي سايت هاست
همکاران گرامي
تبريکات مارا براي برگزاري اين کنفرانس بپذيريد. گرچه نمايندگان ما به دليل شرايط موجود درايران از شرکت در کنفرانس محروم هستند اما ما خود را در کنار شما وبخشي از جامعه آموزشي جهاني احساس ميکنيممعلمان و کارکنان آموزشي کشوردر ماه هاي پاياني سال گذشته ، با شرکت در يک حرکت سراسري اعتراض خود را به وضعيت معيشتي و آموزشي اعلام نمودند. اما اين اعتراضات مطابق معمول از سوي حکو مت اسلامي با ضرب و شتم، دستگيري ، اخراج و تعليق آموزگاران پاسخ گرفت.در حال حاضر دهها معلم به دليل شرکت در اعتراضات از کار برکنارشده اند وتعدادديگري نيز در انتظار دريافت احکام اخراج هستند. اين نه اولين و نه آخرين بار است که اين اتفاق مي افتد.طي چند ساله اخير معلمان ، با شرکت در اعتراضات منطقه اي و سراسري همواره ناخشنودي خود را از وضعيت معيشتي و آموزشي و سيستم آموزش و پرورش اعلام نموده اند ، اما هر بار حاکميت با سرکوب و دستگيري و اخراج فعالين به اين اعتراضات پاسخ داده است. در جامعه اي که فاصله نجومي ميان فقر و ثروت ، حتي دست اندرکاران حکومت را نيز به وحشت انداخته ، آموزگاران و ساير مزد بگيران تنها با مشاغل دوم و سوم ، و اضافه کاريهاي وحشتناک قادر به گذران زندگي هستنند. با اين وجود قادر به تامين حد اقلهاي يک زندگي در خور شان انسانهاي هزاره سوم نيستند. از سوي ديگر محتواي آموزشي مبتني بر ايدئولوژي حاکم و مديريت مستبدانه بر ساختار آموزشي نيزبزرگترين مانع رشد وتعالي معلمان ودانش آموزان ايراني است. اين ساختار از دخالت معلمين ومتخصصين در روند آموزش و مديريت نظام آموزشي کشور به شدت جلوگيري نموده و از هرگونه خلاقيت و نوآوري علمي در روند آموزش ممانعت به عمل مي آورد.نتيجه طبيعي چنين ساختاري ، رويگرداني دانش آموزان از ادامه تحصيل و افزايش آسيب هاي اجتماعي فراواني است ،آمارهاي موجود از ترک تحصيل دانش آموزان مويد اين ادعاست.معلمين در ايران نيز مانند ساير مزدبگيران از داشتن تشکلهاي مستقل از دولت محروم هستند . حق تشکل که از طبيعي ترين حقوق يک جامعه متعارف است ، از سوي دولت به رسميت شناخته نميشود و هر گونه تلاش براي ايجاد تشکل هاي مستقل، با دستگيري و اخراج فعالين پاسخ ميگيرد. با وجود همه اين فشارها براي جلوگيري از اين امر، آموزگاران تاکنون توانسته اند تشکلهايي را به حکومت تحميل نمايند.اما ما معلمان به اين شرايط تسليم نميشويم و به مبارزه خود براي بهبود شرايط زندگي وتحقق ساير خواسته هايمان ادامه خواهيم داد.ما امضا کنندگان اين بيانيه ، از همه تشکلهاي معلمان و کارگران ، سازمانهاي بين المللي مرتبط و بشريت متمدن در سراسر جهان ميخواهيم که ما را در دست يافتن به خواست هاي زير ، که زمينه ساز ايجاد يک زندگي انساني براي معلمان ايران است ياري نمايند و با ارسال نامه هاي اعتراضي ما را در اعتراضاتمان مورد حمايت و پشتيباني قرار دهند
١- لغو احکام انفصال از خدمت وتهديد معلمان و بازگشت به کار ٣٩ معلم معترض اخراجي از کار
٢- از بين بردن پرونده هاي ٢٨٦ معلمي که در جريان اعتراضات چند ماهه اخير بازداشت شده و با قيد وثيقه و يا کفالت و غيره موقتا آزاد شده و پرونده آنها همچنان در جريان است و قرار است به دادگاه و محاکمه احضار شوند
٢- افزايش حقوق معلمان متناسب با يک زندگي انساني در شرائط حاضرکه اين رقم بدون شک ده برابر سطح حداقل دستمزد اعلام شده از سوي دولت يعني ١٨٠ هزار تومان است
٣- آزادي بي قيد و شرط تشکل و اعتصاب
٤- امنيت شغلي واستخدام رسمي کليه معلمان قراردادي(حق التدريس
٥- تهيه محتواي آموزشي غير ايدئولوژيک و علمي متناسب با پيشرفت علوم
No comments:
Post a Comment