Wednesday, October 31, 2007

در عکس العمل به صدور احکام زندان برای منصور اسانلو و ابراهيم مددی فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل اعلام کرد : موجی از اعتراضات تازه را سازماندهی خواه

بدنبال انتشار خبر محکوميت منصور اسانلو و ابراهيم مددی، دیروز سه شنبه 30 اکتبر، فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل با انتشار اطلاعیه ای این اقدام را محکوم کرد. در اطلاعیه فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل آمده است : «دو سال است که منصور اسانلو مورد ارعاب وضرب و شتم قرارگرفته و چشمانش در معرض نابينايی است، با اين وجود به مبارزه با بيرحمی رژيم ايران ادامه داده است و اکنون مسئولان جمهوری اسلامی می کوشند مقاومت او را به اتهام مضحک اقدام عليه امنيت ملی در هم شکنند».

ديويد کاکرافت، دبيرکل فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل، در این اطلاعیه و همچنین در مصاحبه ای با رادیو فردا تاکید کرد، فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل موجی از اعتراضات تازه را در این رابطه سازماندهی خواهد کرد.


تشکیلات خارج کشور حزب کمونیست کارگری ایران
9 آبان 86، 31 اکتبر 2007

ضمیمه : متن انگلیسی اطلاعیه فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل


Press area

Osanloo sentence appals world opinion

30 October 2007

Commenting on news that Iranian trade union leader Mansour Osanloo has been sentenced to five years imprisonment ITF General Secretary David Cockroft said: “We have just heard that an injured, victimised trade unionist has been condemned to jail on charges that would be laughable if they weren’t so serious.”
“For two years Mansour Osanloo has fought back against the Iranian regime’s brutality. Now they are trying to crush him with spurious accusations of endangering national security and criticising the regime. We know – the world knows – that Mansour’s only crime in their eyes is to have asserted his right to belong to a trade union.”
He continued: “This sentence appals world opinion. Mansour has been an example to us all and to see him treated this way – beaten, arrested, rearrested, intimidated and nearly blinded – brings shame on the government of Iran. We have tried to reason with them and detected at least some sympathy for what he stands for, but that has now clearly been overruled by the hardliners.”
“The international trade union movement, including across the Islamic world, has fought all the way for Mansour and his colleagues and we will continue to do so. We will be alerting them now, along with the International Labour Organization, before planning a new wave of protests.”
He concluded: “If the government get away with this then they will hand out the same treatment to Mansour’s deputy, Ebrahim Madadi, and all of the 17,000 members of the union will be at risk.”
Mansour Osanloo, 47, is the President of the Syndicate of Workers of Tehran and Suburbs Bus Company (Sherkat-e Vahed) trade union, which has been violently repressed by the Iranian authorities. Osanloo has been made a particular target for imprisonment and brutal attacks. He is currently being held in Evin prison in Tehran.

See www.freeosanloo.org for further information. A short film on the Osanloo case can be seen at www.itfglobal.org/campaigns/osanloo-film.cfm ENDS
For more information contact ITF press officer, Sam Dawson.Direct line: + 44 (0)20 7940 9260.Email: dawson_sam@itf.org.uk
International Transport Workers' Federation - ITF:HEAD OFFICEITF House, 49 - 60 Borough Road, London SE1 1DSTel: + 44 (0) 20 7403 2733Fax: + 44 (0) 20 7375 7871Email: mail@itf.org.ukWeb: www.itfglobal.org

بیانیه تعدادي از كارگران شاغل در كارخانجات

از : تعدادي از كارگران شاغل در كارخانجات ماشين سازي تبريز ، تراكتور سازي تبريز ، پالايشگاه تبريز ، پتروشيمي تبريز و كارخانه سيمان صوفيان تبريز
به : همه سازمانها و احزاب کارگری و انساندوست در جهان

ما کارگران کارخانجات مجتمع های صنعتی مذکور بالا :

1 – ترور مجید حمیدی فعال کارگری در سنندج را محکوم میکنیم و خواستار دستگیری و معرفی آمرین و عاملین این جنایت آشکار به مردم هستیم .

2 – از مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه و کاغذ سازی کارون حمایت میکنیم . دستگیری و آزار و اذیت رهبران مبارزات این کارگران را محکوم میکنیم و از کارگران سایر مراکز کارگری هم میخواهیم که از این اعتراض و مبارزه حمایت کنند .

3 – از مبارزات دانشجویان در شهر های مختلف ، بویژه مبارزات دانشجویان دانشگاه امیر کبیر حمایت میکنیم و زندانی کردن رهبران این مبارزه را محکوم کرده و خواستار آزادی همه زندانیان سیاسی و از جمله رهبران اعتراضات این دانشگاه ، بنامهای احمد قصابان ، مجید توکلی و احسان منصوری هستیم .

4 – نسبت به شرایط اقتصادی ضد انسانی موجود که نتیجه عملکرد سیستم سرمایه داری علیه کارگران و زحمتکشان جامعه است ، اعتراض داشته و خواهان افزایش دستمزدها به سطح یک میلیون تومان هستیم و امروز یک زندگی ساده خانواده 5 نفره کارگری در ایران با این مبلغ فقط حداقل خواهد بود . گواه ما گرانی بی حد و حصر تمامی مایحتاج اولیه زندگی در ایران امروز است . از سایر کارگران در سراسر ایران میخواهیم که با این خوایت بحق هم صدا شوند . داشتن زندگی شرافتمندانه حق همه کارگران است
5 – به اوضاع و احوال ناشی از تبلیغات جنگی دولت جمهوری اسلامی و سرمایه داری جهان غرب برهبری امریکا بر علیه همدیگر و ایجاد فضای جنگی در عرصه بین المللی و تاثیرات مخرب آن بر جامعه ایران اعتراض داریم . کارگران بیش از سایر بخشهای جامعه از چنین فضائی آسیب میبینند . افزایش فشار اقتصادی ، نا امنی شغلی ، گرانی و تورم ، تبعاتی است که زندگی کارگان را بیش از پیش به سیاهی و تباهی میکشاند . ما کارگران خواهان صلح و آزادی هستیم و از همه کارگان نیز میخواهیم که دوش بدوش بشریت متمدن جهان به هر دو طرف این کشمکش اعتراض کنند .

7/8/86

کارگران هفت تپه آماده تشکیل سندیکا شدند

اطلاعيه شماره ١٨

کارگران نیشکر هفت تپه با امضای طوماری که به اداره کار تحویل داده شد، خواهان تشکیل سندیکا شدند. قبلا اداره کار برای مانع تراشی در مقابل این خواست به کارگران هفت تپه گفته بود شرط ایجاد سندیکا این است که تعداد معینی از کارگران بطور دسته جمعی تقاضای خود را به اداره کار بفرستند.

کارگران بلافاصله دست بکار شدند و ظرف مدت کوتاهی ٢٠٠٠ نفر از کارگران درخواست خود را مشترکا امضا کردند و به اداره کار تحویل دادند و بدین ترتیب هزاران کارگر نیشکر هفت تپه عزم راسخ خود را برای متشکل شدن اعلام کردند.

کارگران در بیانیه شش ماده ای خود بدنبال اعتصاب ١١ روزه خود اعلام کرده بودند که ایجاد سندیکا و برگزاری مجمع عمومی منظم را حق خود میدانند و حتی روز و ساعت تشکیل مجمع عمومی، یعنی ساعت ١ تا ٢ بعدازظهر پنجشنبه، را نیز در بیانیه خود اعلام کرده بودند. علاوه بر این کارگران صراحتا اعلام کرده بودند که شورای اسلامی مانع مبارزه آنها است و باید منحل شود.

آزادی بی قید و شرط تشکل حق مسلم و بی چون و چرای کارگران و همه مردم است و کارگران همینطور که اعتصاب را در عمل و بدون توجه به ممنوعیت آن حق خود میدانند و عملی میکنند، تشکل های مستقل از دولت خود را نیز باید به نیروی خود ایجاد کنند و دولت را مجبور به برسمیت شناسی آن کنند.

حزب کمونیست کارگری پافشاری کارگران هفت تپه برای ایجاد سندیکا و برگزاری مجمع عمومی را قدم مهمی در جهت متشکل شدن میداند و با تمام قوا از تلاش آنها حمایت میکند. کارگران هفت تپه با این اقدام خود در خط مقدم کارگران برای متشکل شدن قرار گرفتند و خواست و تلاش آنها به الگوی سایر کارگران تبدیل خواهد شد. حزب از همه نهادها، تشکلها و مراکز کارگری میخواهد فعالانه و با ارسال نامه و امضای قطعنامه از تلاش کارگران هفت تپه حمایت کنند و برای ایجاد تشکل های خود دست به کار شوند.


زنده باد کارگران هفت تپه
آزادی برابری حكومت كارگری
زنده باد جمهوری سوسیالیستی
مرگ بر جمهوري اسلامی

حزب كمونيست كارگری ايران
٨ آبان ١٣٨٦ – ٣٠ اكتبر ٢٠٠٧

قطعنامه تعدادی از كارگران مجتمع‌هاي پتروشيمي

قطعنامه تعدادی از كارگران مجتمع‌هاي پتروشيمي منطقه ويژه اقتصادي ماهشهر، مارون، بندر امام، کارون، فارابی، فن آوران، اروند، غدیر و فجر در اعتراض به شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حاضر در ایران

به: همه مردم ایران، کارگران، جوانان و زنان ایران
همه احزاب سیاسی و سازمانهای کارگری و انساندوست

ما کارگران کارخانجات بالا در اعتراض به شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حاضر و بویژه ترور مجید حمیدی، احکام زندان به رهبران کارگری و دانشجویان دانشگاه امیر کبیر و سایر دانشگاه‌ها، احکام اعدام و به اجرا گذاشتن احکام اعدام در ملاءعام و یا در هر شکل دیگری با قصد ارعاب جامعه و عقب راندن مردم معترض، و همچنین فشار روزافزون اقتصادی به کارگران و مردم زحمتکش، قطعنامه زیر را امضا نموده و به اطلاع همگان میرسانیم و بدینوسیله از همه می‌خواهیم که از خواستهای ما حمایت نمایند:
١ - ترور مجید حمیدی را محکوم میکنیم و خواهان دستگیری و محاکمه عوامل این جنایت هستیم.
٢ - از اعتراضات دانشجویان دانشگاه امیر کبیر حمایت کرده و صدور احکام زندان به سه دانشجوی دستگیر شده این دانشگاه به نامهای احمد قصابان، احسان منصوری و مجید توکلی را محکوم میکنیم و خواهان آزادی زندانیان سیاسی و از جمله آزادی این فعالین دانشجوئی هستیم.
٣ - از اعتراضات و خواستهای کارگران نیشکر هفت تپه و کاغذسازی کارون حمایت میکنیم و هرگونه اعمال فشار به رهبران کارگری این مجتمع‌ها را محکوم میکنیم. احکام زندان به فعالین کارگری سنندج و سقز و سایر احکام، از جمله احکام زندان محمود صالحی، منصور اسانلو و ابراهیم مددی را محکوم کرده و خواهان لغو این احکام هستیم.
٤- ما خواهان توقف مجازات اعدام هستیم و اعدام را نه روشی برای مجازات مجرمین، بلکه قتل عمد دولتی میدانیم و از همه میخواهیم از خواست لغو مجازات اعدام و حذف آن از قوانین قضائی جامعه، حمایت کنند.
۵ - فشار اقتصادی بی‌حد و حصری ما کارگران را تحت انقیاد خود گرفته است که همگی ناشی از عملکرد سیستم اقتصادی سرمایه‌داری در این دوره از زندگی ماست. تنها راه دفاع از زندگی و معیشت از راه افزایش دستمزدها متناسب با بالا رفتن قیمت اقلام اساسی زندگی، خورد و خوراک، مسکن و بهداشت و درمان و پوشاک است. در این رابطه با یک حساب و کتاب ساده، برای داشتن یک زندگی حداقل حانواده ۵ نفره کارگری نیاز به دستمزدی معادل یک میلیون تومان است. ما خواهان طرح این خواست در سطح گسترده‌ای در جامعه هستیم و برای ان مبارزه خواهیم کرد. از همه کارگران میخواهیم که با طرح این خواست در محیطهای کار، دولت را تحت فشار قرار دهند که به افزایش دستمزدها تن دهد. این تنها راه نجات ما از ستم اقتصادی طاقت فرساست.
٦ - ما خواهان کاهش کشمکش سیاسی بین‌المللی برای جلوگیری از هرگونه جنگ احتمالی بین جمهوری اسلامی و غرب و سرمایه‌داری جهانی برهبری آمریکا هستیم و سیاست زمینه‌سازی برای ایجاد فضای جنگی و نظامی، که از هر دو طرف مناقشه، دامن زده میشود، را محکوم میکنیم و از همه میخواهیم چنین سیاستهائی را محکوم کنند. جنگ سیاستی است که همیشه برای ایحاد شرایط سرکوب و از طرف دولتها بر علیه ما کارگران بکار گرفته میشود. بشر متمدن هیچگونه نفعی در جنگ ندارد.
٤/٨/٨٦

كنفدراسيون بين المللي اتحاديه هاي كارگري بار دیگر خواستار آزادی فوری منصور اسانلو و ابراهیم مددی شد!

گاى رايدر٬ دبیر كنفدراسيون بين المللي اتحاديه هاي كارگري (ITCU)٬ که ۱۶۸ میلیون عضو دارد طی نامه ای به تاریخ ۱۹ اکتبر به احمدی نژاد٬ جمهوری اسلامی را بخاطر اذیت و آزار فعالین کارگری شدیدا محکوم کرد۔ در این نامه به این خبر اشاره شده است که منصور اسانلو بدلیل محروميت از دسترسي به معالجات پزشكي در زندان٬ بينايى یکی از چشمان خود را از دست داده است۔ گای رایدر در این باره به احمدی نژاد نوشته است که: "ما مسئولین زندان اوین و حکومت شما را مسئول مستقیم این ضایعه می دانیم۔" در بخش دیگری از این نامه آمده است:

"ما از شما می خواهیم که مقرر کنید تا منصور اسانلو بدون قید و شرط فورا آزاد شود و همچنین تضمین کنید که ایشان از معالجات پزشکی مورد نیاز برخوردار شود۔ همچنین از شما می خواهیم که ابراهیم مددی و همه کسانی که بخاطر فعالیت بحق اتحادیه ای در زندان بسر می برند را تا قبل از صدمات بیشتر آتی آزاد نمائید!"

تشکیلات خارج کشور حزب کمونیست کارگری ایران
۲۰ اکتبر ۲۰۰۷، ۲۸ مهر ۸۶

متن ترجمه کامل این نامه به قرار زیر است:
منصور اسانلو از معالجات فوری پزشکی محروم است!
مورخ ۱۹ اکتبر ۲۰۰۷
آقای رئیس جمهور٬

كنفدراسيون بين المللي اتحاديه هاي كارگري (ITCU) به نمایندگی از ۳۰۵ اتحادیه کارگری با مجموعا ۱۶۸ میلیون عضو در ۱۵۳ کشور و سرزمین٬ از این که منصور اسانلو٬ رئیس اتحادیه کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه٬ در اثر محرومیت از معالجات پزشکی لازم ٬بینایی یکی از چشمانش را از دست داده است٬ بشدت برافروخته است!

چشمان منصور اسانلو زمانی که وی در سال ۲۰۰۵ مورد تهاجم نیروهای امنیتی حکومت قرار گرفت٬ آسیب دید۔ علیرغم هشدار پزشکی در زندان اوین مبنی برکور شدن منصور اسانلو در صورت عدم دسترسی به معالجات فوری پزشکی٬ وی تحت مراقبت پزشکی قرار نگرفت۔ ما مسئولین زندان اوین و حکومت شما را مسئول مستقیم از دست رفتن بینایی یکی از چشمان منصور اسانلو می دانیم۔

كنفدراسيون بين المللي اتحاديه هاي كارگري (ITCU) به حکومت شما بارها نسبت به اذیت و آزار منصور اسانلو و دیگر فعالین اتحادیه ای اعتراض کرده است که تا کنون نتیجه ای نداشته است۔ جمهوری اسلامی ایران هم بعنوان عضوی از پیمان بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) و هم بعنوان عضوی از سازمان بین بین المللی کار (ILO) مداوما تعهدات بین المللی خود مبنی بر رعایت آزادی اجتماع و تشکل را زیرپاگذاشته است۔

ما از شما می خواهیم که مقرر کنید تا منصور اسانلو بدون قید و شرط فورا آزاد شود و همچنین تضمین کنید که ایشان از معالجات پزشکی مورد نیاز برخوردار شود۔ همچنین از شما می خواهیم که ابراهیم مددی و همه کسانی که بخاطر فعالیت بحق اتحادیه ای در زندان بسر می برند را تا قبل از صدمات بیشتر آتی آزاد نمائید!
با احترام
گاى رايدر- دبیر ITCU
رونوشت به آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران

شوراى اتحاديه هاى كارگرى باترسى و واندزورس خواهان آزادی محمود صالحی ، منصور اسانلو و ابراهیم مددی شد

سيموس مك برايد پرزيدنت BWTUC ، شوراى اتحاديه هاى كارگرى باترسى و واندزورس که شعبات اتحاديه هاى در سراسر جنوب غربى لندن را نمايندگى ميكند، در نامه ای به احمدی نژاد، خواهان آزادی محمود صالحی ، منصور اسانلو و ابراهیم مددی شد. او در این نامه نوشت : « دولت شما آزادى و حق تشکل را به رسمیت نمی شناسد و فعالیت های مستقل کارگران را بطور مدام و سيستماتيك سرکوب می کند. بنابراین ما از دولت شما می خواهيم که حق کارگران ایران برای تشکل یابی و ایجاد تشکل های مستقل و حق انان برای اعتصاب را که از حقوق به رسمیت شناخته شده جهانی است، به رسمیت بشناسد».

سيموس مك برايد به مواردی از سرکوب اعتراضات کارگران اشاره میکند و میگوید : « ما همچنین خواهان آن هستيم که سركوب و اتهامات و احکام زندان علیه دیگر فعالین کارگری از جمله علیه اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد ،اعضای اتحادیه کارگران بیکار و کارگران هفت تپه بی هیچ قید و شرطی و بطور دائم لغو شوند، و به انوع سرکو ب حقوق کارگران در ايران که توسط دولت صورت می گیرد یک باره و برای همیشه پایان داده شود».


تشکیلات خارج کشور حزب کمونیست کارگری ایران
3 آبان 86، 25 اکتبر 2007


ضمیمه : ترجمه نامه شوراى اتحاديه هاى كارگرى باترسى و واندزورس در لندن

حمایت شوراى اتحاديه هاى كارگرى باترسى و واندزورس از کارگران ايران

تاریخ: ٢٢ اکتبر ٢٠٠٧

Mr. Mahmoud Ahmadinejad,
President of the Islamic Republic of Iran
The Presidency,
Palestine Avenue, Azerbaijan Intersection,
Tehran, Islamic Republic of Iran
Fax: + 98 21 649 58 80
Email:
dr-ahmadinejad@president.ir
رئيس جمهور عزيز احمدى نژاد،

به نمایندگی از سوی شوراى اتحاديه هاى كارگرى باترسى و واندزورس نگرانى عميق خود را از و ضعيت سلامتی محمود صالحی که از 9 آوریل 2007 تا کنون در زندان سنندج به سر می برد،و نيز تداوم حبس منصور اسانلو که از 10 ژوییه ٢٠٠٧ تا کنون در زندان است را به شما اعلام ميداريم. شوراى اتحاديه هاى كارگرى باترسى و واندزورس شعبات اتحاديه هاى كارگرى در سراسر جنوب غربى لندن را نمايندگى ميكند. اتحاديه هاى كارگرى وابسته به شوراى ما در رابطه با موارد سركوب فعالين كارگرى در سراسر دنيا و در هر كشورى كه احتمالا اتفاق بيفتد بطور فعالانه درگير هستند.

آاقای صالحی، از بنیان گذاران و رئيس سابق انجمن صنفى کارگران خباز و از فعالین شناخته شده کارگری در ایران، به دلیل فعالیت های کارگری، بطور ناعادلانه به یک سال زندان و سه سال حبس تعلیفی محکوم شده است. آقای صالحی در 9 آوریل 2007 بدون اطلاع قبلی دستگیرشدند و بلافاصله به زندان سنندج منتقل گردیدند. وضع جسمی ایشان بسیار وخیم است، او تنها یک کلیه دارد که آن هم فقط به اندازه 20 درصد یک کلیه سالم کار آیی دارد. با این حال اما مقامات قضایی و زندان به او اجازه نمی دهند که تحت مدوای پزشکی لازم قرارگیرد.

منصور اسانلو رییس سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، در 10 ژوییه 2007 توسط ماموران امینیتی که لباس شخصی به تن داشتند به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و ربوده شد. او از ان زمان تا کنون در بخش 209 زندان بدنام اوین بدون داشتن حق وثیقه رندانی است. اسانلو در 19 نوامبر 2006 نیز مورد ضرب و شتم قرار گرفت و سپس ربوده شد وبه زندان اوین منتقل گردید. او پس از گذراندن یک ماه در بخش 209 زندان اوین در 19 دسامبر 2006 آزاد گردید. اسانلو پیش از آن نیز در 22 دسامبر سال 2005 به زندان افکنده شد و بعد از گذراندن هشت ماه در زندان، در تاریخ 9 اوت 2006 با قرار وثیقه آزاد شد. در ماه مه 2007 شعبه 14 دادگاه انقلاب تهران منصور اسانلو را به 5 سال زندان محکوم کرد، اما وکیل او تقاضای تجدید نظر در حکم را کرده است که تا کنون به آن پاسخ داده نشده است .

همچنین ابراهیم مددی نایب رییس سندیکای کارگران شرکت واحد، از 9 اوت 2007 تا کنون در زندان به سر می برد اتهامات او از جمله این است: " تبلیغ علیه نظام و توطئه و تجمع به قصد به مخاطره انداختن امنیت ملی". تعداد دیگری ازاعضای سندیکا نیز مورد اذیت و آزار قرار گرفته و از کار برکنار شده اند . افزون بر این ها مقامات قضایی 13 نفر از اعضا و فعالین اتحادیه کارگران اخراجی و بیکار را که در مراسم روز اول ماه مه 2007 در سنندج شرکت کرده بودند، به زندان و شلاق محکوم کرده اند.

بعلاوه هزاران کارگر کارخانه دولتی نیشکر هفت تپه در شوش در استان خوزستان در 29 سپتامبر ٢٠٠٧ دست به اعتصاب زدند. این کارگران توسط نیرو های امنیتی تحت سرکوب قرار گرفته اند. تعداد زیادی از کارگران اعتصابی مورد ضرب وشتم و تهدید قرار گرفته اند و عده ای از آنان باز داشت شدند. کارگران این کارخانه که تعداد شان به 5000 نفر می رسد از جمله برای دریافت دستمزد های پرداخت نشده و حق تشکل مبارزه می کنند. بسیاری از کارگران در دیگر صنایع در نقاط مختلف کشور نیز با همین شرایط غیر قابل تحمل روبرو هستند.
دولت شما آزادى و حق تشکل را به رسمیت نمی شناسد و فعالیت های مستقل کارگران را بطور مدام و سيستماتيك سرکوب می کند. بنابراین ما از دولت شما می خواهيم که حق کارگران ایران برای تشکل یابی و ایجاد تشکل های مستقل و حق انان برای اعتصاب را که از حقوق به رسمیت شناخته شده جهانی است، به رسمیت بشناسد. ما از شما می خواهيم که که آقایان محمود صالحی ، منصور اسانلو و ابراهیم مددی را که تنها به خاطر فعالیت های کارگری زندانی شده اند فورا و بدون هیچ قید و شرطى آزاد کنید.
ما همچنین خواهان آن هستيم که سركوب و اتهامات و احکام زندان علیه دیگر فعالین کارگری از جمله علیه اعضای سندیکای کارگران شزکت واحد ،اعضای اتحادیه کارگران بیکار و کارگران هفت تپه بی هیچ قید و شرطی و بطور دائم لغو شوند، و به انوع سرکو ب حقوق کارگران در ايران که توسط دولت صورت می گیرد یک باره و برای همیشه پایان داده شود.
با احترام
سيموس مك برايد
پرزيدنت
BWTUC

ترجمه و تكثير: اتحاد بين المللي در حمايت از كارگران در ايران

Sunday, October 28, 2007

دو تصوير از يک واقعيت

مرتضي فاتح

در روزهاي اخير در عرصه هاي مختلف کارگري وقايعي روي داده است که از جهاتي ميتواند نشانگر شروع فصل جديدي در مبارزات کارگران در عرصه هاي مختلف باشد.ازشاخص ترين اين وقايع، که ارتباط تنگاتنگي نيز با يکديگر دارند، ميتوان به اعتصاب کارگران هفت تپه و کارون شوشتر در خوزستان و ترور مجيد حميدي از فعالين کارگري در کردستان، اشاره کرد.
کارگران هفت تپه و کارون که در شرايط بسيار سخت و طاقت فرسائي به کار مشغولند، هر از مدتي براي گرفتن دستمزد هاي اندک شان از کارفرما ناچار به اعتصاب، تجمع و اعتراض هستند. کارگر بايد در شرائط دشوار آب وهواي خوزستان و تحت شرائط نا امن و آلوده مزارع نيشکر و کارخانه توليد شکر و صنايع جانبي ماهها به طرز وحشيانه اي استثمار شود و همان چندرغازي را هم که به عنوان حقوق توافق شده است كارگر بايد به زور از چنگ سرمايه داران بيرون بکشد. سالها است که اين جنگ و گريز بين کارگران و کارفرما در اين حوزه کارگري در جريان است. حتي در زماني هم که اين رشته توليدي سود سرشاري براي سرمايه به ارمغان مي آورد نيز همين قاعده حکمفرما بود. در چند ماهه اخير مديران اين صنايع به بهانه واهي عدم سود آوري از پرداخت دستمزد هاي اندک کارگران طفره ميروند. بايد در يک کلام خلاصه به آنان پاسخ داد کارخانه ها را و اصلا کل جامعه را به ما بسپاريد تا به شما نشان دهيم اداره جامعه يعني چه. اما به طور واقعي اين ناله ها و بهانه هاي مديران واقعيت ندارد. اقتصادشان بحران زده است اما سودهايي كه اينها به جيب ميزنند شايد از شرايط معمول هم بيشتر باشد. در واقع اينها از اندکي کاهش در مافوق سودي که به دست مي آورند نگران هستند .اينبار اما اعتراض کارگران هفت تپه و کارون از محدوده اعتراضات هميشگي شان فراتر رفت .آنها با تجمع در شوش و اهواز پيگير خواسته هايشان شدند. اما از اين هم مهمتر همبستگي همه ٤٠٠٠ كارگر اين كارخانه به كرسي نشاندن نشکيل مجمع عمومي تا رسيدن به خواسته هايشان بود. در اعتراض اخير کارگران هفت تپه اشکالي از همبستگي و اتحاد به وجود آمد که ميتواند تبديل به سنت مبارکي در اعتراضات همه کارگران شود . اينبار کارگران که به قدرت جمعي شان بهتر از هر زماني پي برده بودند، بسيار تهاجمي تر از قبل براي به کرسي نشاندن خواسته هايشان وارد ميدان شدند. دفاع بي چون و چرا از نماينده دستگير شده شان که منجر به آزادي وي شد و تعيين ضرب الاجل براي مسئولين حکومتي جهت اجابت موارد درخواستي آنان از نکاتي بود که تاثير مهمي بر روند اعتراض کارگران نهاد.در جائي ديگر يعني در سنندج يکي از فعالين کارگري، که در کميته دفاع از محمود صالحي فعال بود توسط افرادي ناشناس ترور شد. البته اين افراد براي همه شناخته شده هستنند. اين نوع سرکوب فعالين شناخته شده کارگري امري بي سابقه نيست. اين روندي است که از عدم پرداخت دستمزد کارگران آغاز ميشود و تا ترورمستقيم آنان ادامه مي يابد. اما ارتباط اين دو اتفاق در دو نقطه جدا از هم در کشور در کجاست؟کارگران هفت تپه در ادامه مبارزات کارگران در سراسر کشور، اينبار نيروئي را به نمايش گذاردند که نه فقط در داخل عکس العمل هاي موثري را ايجاد نمود بلکه در خارج از ايران نيز موجب آغاز موجي از همبستگي با اين کارگران شد. در جريان اين اعتراضات ارگانهاي مختلف حکومت که سعي در پايان دادن به اين اعتراض داشتند به جان يکديگر افتادند. اين اعتراض نشان داد اگر کارگران با نيروي متحد و طلبکارانه پا به ميدان بگذارند، اوضاع سريعا تغيير خواهد کرد . اين اعتراض يکپارچه نه فقط کارگران را به قدرت خويش آگاه تر کرد بلکه حکومت را نيز عميقا از ناحيه کارگران نگران نمود .به اين بايد تلاش کارگران سنندج را براي جلب حمايت بين المللي از محمود صالحي و نتايج مثبت اين تلاش ها را نيز اضافه کرد تا تصويري کامل از وضعيت مبارزاتي کارگران در ايران را به دست آورد.در اين ميان اين تصوير براي کودن ترين مسئولين حکومت نيز به وضوح هويدا شد. حکومت سرمايه داران که همواره کارگران را اصلي ترين و خطرناک ترين و غير قابل کنترل ترين(به اعتراف خودشان در تشکلهاي فرمايشي) دشمنان خود ميداند، اينبار به شکل کاملا تيپيك اسلامي وارد عمل شده اند. ترور و جنايت. اين حکومت در سالهاي پاياني دهه ٧٠ اين روش را آزموده است. در آن سالها با احساس خطر از جانب مردم حکومت اسلامي با ربودن و قتل شماري از نويسندگان و فعالين اجتماعي تلاش کرد تا خود را از اعتراضات اجتماعي مصون کند. اما اکنون سالهاي پاياني دهه ٨٠ است و اينبار حاکميت با کارگران طرف حساب است. اکنون ديگر دستگيري هر فعال کارگري با موجي قدرتمند از اعتراضات داخلي و بين المللي از سوي کارگران مواجه خواهد شد. کارگران هفت تپه نشان دادند که ديگر به سادگي نميتوان فعالين کارگري و نمايندگان کارگران را دستگير و زنداني کرد. فعالين سنندج نشان دادند که کارگران ايران از حمايت چند ميليون کارگر و ارگانهاي بين المللي در سراسر جهان برخوردارند.اعلام حمايت از کارگران توسط ساير گروههاي معترض اجتماعي و همچنين پشتيباني تشکلها و فعالين کارگري از اين گروهها ، نشاندهنده وزن اجتماعي طبقه کارگر در مبارزات جاري برعليه حکومت اسلامي سرمايه است. با توجه به وقايع سالهاي اخير نه فقط مردم ايران بلکه در سطح جهاني نيز مسلم گرديده هر تحولي در جامعه با زنجيري محکم به طبقه کارگر متصل است . اکنون همه دريافته اند رهبري مبارزات اجتماعي براي ايجاد تغييرات جدي و اساسي در جامعه فقط از عهده اين طبقه بر مي آيد.عکس العمل هيستريک حکومت در ترور مجيد حميدي نيز از اين هراس سرچشمه ميگيرد. اما اين ترور با مبارزه عملي و جدي کارگران پاسخي محکم خواهد گرفت. اگر در گذشته حکومت اسلامي مشکلات داخلي خود را با جام زهر ويا جام داروي نظافت حل ميکرد، اينبار کارگران به شکلي اساسي مشکل جامعه را حل خواهند کرد. با به زير کشيدن جانيان اسلامي سرمايه از قدرت، مشکلي به نام جمهوري اسلامي را حل خواهند کرد.

ترور توسط نقاب پوشان اسلامی، نشانه ای دیگر از استیصال حکومت اسلامی

شهلا دانشفر

در ادامه تهاجمي که رژيم اسلامي به اعتراضات رو به گسترش جامعه در دستور گذاشته است٬ روز ٢٦ مهر مجید حمیدی یکی از فعالین کارگری در شهر سنندج مورد سوء قصد عوامل نقاپ پوشان جمهوری اسلامی قرار گرفت و به شدت مجروح شد. مجيد حميدي فورا به کمک مردم به بيمارستان سنندج و از آنجا به بيمارستان امير اعلم تهران انتقال يافت و بنا به آخرين گزارش او در اول آبان از بيمارستان مرخص شد و به شهر خود بازگشت. بنا به گزارش يکي از گلوله هايي که به مجيد حميدي شليک شده بود٬ به پشت سر وي اصابت کرده و بدليل تماس بر روي عصبي که مربوط به چشم و دهان است٬ هيچگونه عمل جراحي اي براي او صورت نگرفته است. به توصيه پزشک اين عمل به تعويق افتاده است.
حزب کمونيست کارگري ايران طي اطلاعيه اي اعلام کرده است که قاطعانه در برابر اين اقدام جنايتکارانه رژيم و تشديد فشار و تهديد بر روي فعالان کارگري و عرصه هاي مختلف مبارزه مي ايستد. در همين رابطه کميته همبستگي بين المللي کارگري حزب کمونيست کارگري ايران طی نامه اي خطاب به اتحاديه هاي کارگري در سراسر جهان خواهان محکوم کردن اين ترور و فشار براي آزادي فوري کارگران دستگير شده و تمامي زندانيان سياسي و محکوم کردن احکام زندان و شلاق براي کارگران در ايران شد. اما هدف از اين نوشته تاکيد به اعتراضي سراسري در ارتباط با اين اقدام جنايتکارانه رژيم و ترور مجيد حميدي است.
واقعيت اينست که با گسترش اعتراضات مردم٬ بار ديگر رژيم اسلامي سياست سرکوب و ارعاب جامعه را در دستور گذاشت. طناب هاي دار را به خيابانها آورد٬ موجي از اعدام براه انداخت٬ تحت عنوان بدحجابي زنان را مورد تعرض قرار داد٬ براي فعالين کارگري احکام زندان و شلاق صادر کرد٬ فعالين کارگري٬ دانشجويي و انسانهاي معترض و آزاديخواه را دستگير و زنداني کرد. اما باز اين کارگران٬ اين دانشجويان٬ اين زندانيان سياسي و اين زنان و کل مردم هستند که با اعتراضاتشان يکبار ديگر٬ شکست سياست ارعاب جامعه از سوي رژيم را اعلام داشتند.
فراخوان هفت سپتامبر زندانيان سياسي به اعتراض عليه اعدام و فشار بر زندانيان سياسي٬ برگزاري مراسم خاوران و اعلام همبستگي با زندانيان سياسي و گراميداشت ياد جانباختگان راه آزادي٬ يازده روز اعتصاب با شکوه کارگران نيشکر هفت تپه با بيانيه هاي قدرتمندشان و گامهاي مهمي که در اين مبارزه کارگران به جلو برداشتند٬ روز جهاني کودک در سنندج و پيرانشهر و تهران و شهرهاي ديگر با فرياد جهاني ديگر بايد ساخت و بالاخره اعتراض دانشجويان به حضور احمدي نژاد در دانشگاه با شعار مرگ بر ديکتاتور و تجمع با شکوه آنان در ٣٠ مهر در اعتراض به احکام زندان براي سه دانشجوي زنداني و با شعارهايي چون آزادي برابري٬ زنداني سياسي آزاد بايد گردد٬ سوسياليسم يا بربريت و... همه و همه جلوه هاي با شکوهي از مبارزات و ايستادگي کارگران و کل جامعه در مقابل توحش رژيم اسلامي است. ابعاد و انعکاس اين اعتراضات را در اظهارات خود رژيم نيز ميتوان ديد. از جمله نگاهي به گزارشي که در مورد نتايج مبارزه با "طرح بدحجابي" رژيم در ده استان داده شده است و در آن به ١٤ هزار دستگيري و ٦٧ هزار تذکر اشاره ميشود٬ به روشني گوشه کوچکي از فضاي اعتراض جامعه به حجاب و قوانين اسلامي و ايستادن در مقابل تعرض رژيم را به نمايش ميگذارد. همچنين نمونه ديگر از چنين اظهاراتي٬ صبحتهاي رفسنجاني در سفر اخيرش به استان مازنداران است که ميگويد با توجه به سرعت زياد انعکاس اخبار٬ سانسور و محدوديت نتيجه‌اي ندارد و اضافه ميکند: اگر فضاي باز در دانشگاه‌ها ايجاد شود، دشمنان نمي توانند با تهديدات خود جامعه ما را نگران کنند. اينها همه استيصال اين رژيم در مقابل اعتراضات گسترده در جامعه را نشان ميدهد. در چنين فضايي است که ترور مجيد حميدي صورت ميگيرد. رژيم دست به ترور زده است٬ براي اينکه بتواند زير بار آن نرود. براي اينکه آنرا به عوامل ناشناخته نسبت دهد. اما امروز ديگر دوره قتل هاي زنجيره هاي نيست که رژيم بتواند با توسل به اين سياست فضاي رعب و وحشت را دامن زند. مردم به روشني ميدانند که مسبب چنين جناياتي مستقيما خود رژيم است. اگر چه مسببين قتل هاي زنجيره اي نيز از همان آغاز براي مردم شناخته شده بودند و در پرونده جنايات اين رژيم ثبت است. اما نفس اقدام رژيم به ترور مجيد حميدي هشدار دهنده است و بايد قاطعانه در مقابل آن ايستاد. نبايد به رژيم فرصت دست بردن به چنين سياست کثيف و جنايتکارانه اي را داد. بايد نشان داد که ترور مجيد حميدي نه تنها موجب رعب و ترس در جامعه نميشود بلکه با موجي از اعتراض و مبارزه روبرو ميشود. بايد تمام راههاي سرکوب و تهديد جامعه را بر روي رژيم بست. براي اين کار مهم است که امروز از سوي مراکز مختلف کارگري٬ از سوي دانشجويان و از همه جا نامه هاي اعتراضي داده شود و ترور مجيد حميدي محکوم گردد. بايد در بيانيه هايمان خواهان شناسايي و محاکمه عاملين اين جنايت و معالجه فوري و درمان مجيد حميدي شويم. باید اعلام کنيم که هر نوع تهديد و فشار برروي فعالين کارگري و فعالين اعتراضات بخش هاي مختلف جامعه سریعا قطع شود. باید رساتر و قدرتمندتر و گسترده تر از پیش خواهان آزادي فوري و بدون قيد و شرط تمامي زندانيان سياسي شويم. *

Sunday, October 21, 2007

فريدون نيكوفر از فعالين كارگري نيشكر هفت تپه بعد از ١٠ ساعت بازداشت، آزاد شد

اطلاعيه شماره ١٧

ساعت شش بعد از ظهر ديروز شنبه ٢٨ مهر فريدون نيكوفر از فعالين كارگري نيشكر هفت تپه كه براي بازجويي به وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي در شوش احضار شده بود، با اولتيماتوم كارگران آزاد شد. در اطلاعیه قبل به اطلاع رساندیم که اطلاعات جمهوري اسلامي از فريدون نيکوفر خواسته بود كه ساعت هشت و نيم ضبح شنبه براي بازجويي به وزارت اطلاعات شوش مراجعه کند. در اين روز همزمان با مراجعه فريدون نيکوفر به اطلاعات شوش٬ کارگران در مقابل دفتر مديريت جمع شدند و اعلام کردند که اگر تا يکساعت بعد وي را آزاد نکنند كارگران دست به اعتصاب خواهند زد. هنگام بعد از ظهر از جانب مديريت به کارگران گفته شد که فريدون آزاد شده است. اما كارگران وقتي براي ملاقات او به منزلش مراجعه كردند متوجه شدند كه او هنوز در بازداشت است و آزاد نشده است. کارگران بلافاصله اخطار كردند كه اگر فريدون تا شب آزاد نشود روز يكشنبه ٢٩ مهر همه ٤٠٠٠ كارگر نيشكر دست از كار خواهند كشيد. مديريت که با تهديد کارگران مواجه شده بود٬ قول داد که موضوع پيگيري کند. سرانجام تحت فشار اين اعتراضات و ترس از اعتصاب و تجمع ٤٠٠٠ کارگر٬ اطلاعات جمهوري اسلامي ناچار شد فريدون نيکوفر را آزاد كند و او حدود ساعت شش بعد از ظهر به منزلش بازگشت و امروز در ميان استقبال و خوشحالي وسيع همه كارگران به سر كار رفت.

کارگران نيشکر هفت تپه اعلام کرده اند که در پايان مهلت تعيين شده پانزده روزه اگر خواستهايشان پاسخ داده نشود دوباره اعتصاب خواهند کرد. کارگران نيشکر هفت تپه خواهان پرداخت طلب هاي خود بابت بن و پاداش٬ اجراي طرح طبقه بندي مشاغل٬ برشمردن کار آنها جزو کارهاي سخت و زيان آور هستند. و اعلام کرده اند که هر پنجشنبه ساعت ١ تا ٢ عصر جمع ميشوند خود را تشکيل ميدهند تا در مورد وضعيت کاري خود و مبارزاتشان تصميم بگيرند و مجمع عمومي خود را تشکل واقعي و حق مسلم خود ميدانند. کارگران نيشکر هفت تپه اعلام کرده اند که اگر به تهديدات و فشار به فعالين کارگري در اين مجتمع ادامه داده شود و در مقابل هر مورد از احضار و دستگيري كارگران دست به مقابله متحدانه خواهند زد. مبارزه کارگران نيشکر هفت تپه ادامه دارد.

اقدام متحد كارگران نيشكر هفت تپه براي مقابله با فشارهاي حكومت توحش اسلامي و كارفرما، يك حركت بسيار مهم و آموزنده است كه بايد سرمشق همه كارگران در مقابل سياست سركوب و تهديد و فشار جمهوري اسلامي قرار گيرد. اين حكومت و كل خيل مفت خور سرمايه داران تنها با قدرت متحد ماست كه به خواستهاي بحق ما گردن ميگذارند. و اين حقيقت را مبارزه كارگران نيشكر هفت تپه تا اينجا بروشني نشان داده است. ما آزادي فريدون نيكوفر و عزم متحد كارگران نيشكر را ارج مينهيم و به همه كارگران اين كارخانه صميمانه درود ميفرستيم.

مرگ بر جمهوري اسلامي
زنده باد اتحاد كارگري
آزادي برابري حكومت كارگري
حزب كمونيست كارگري ايران
٢٩ مهر ١٣٨٦ – ٢١ اكتبر ٢٠٠٧

سوقصد به جان مجید حمیدی از فعالین کارگری در سنندج را بشدت محکوم می کنیم و مصرانه خواهان بازداشت و محاکمه عاملین و آمرین این سوء قصد هستیم

روز پنجشنبه مورخه 26/7/1386 ساعت 9 صبح مجید حمیدی فعال کارگری در سنندج و از اعضا "کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری" و "کمیته دفاع از محمود صالحی" مورد سوء قصد مسلحانه قرار گرفت.بنا بر خبرها سه نفر موتور سوار که نقاب بر چهره هایشان کشیده بودند مجید حمیدی را در نزدیکی منزلش حین رفتن به سر کار با سلاح گرم مورد هدف قرار داده و هفت گلوله به سوی وی شلیک کردند. در نتیجه این تیر اندازی مجید حمیدی به شدت زخمی شده و بلافاصله توسط مردم به بیمارستانی در سنندج منتقل شد اما به دلیل شدت جراحات وارده و وخامت حالش و عدم امکان مداوای وی در سنندج، او را به بیمارستان امیر اعلم در تهران منتقل کردند.نحوه سوءقصد به جان مجید حمیدی حکایت از استفاده از حربه ترور توسط دشمنان طبقه کارگر بر علیه فعالین کارگری دارد و باید بشدت مورد اعتراض متحدانه کارگران در سنندج و سایر شهرها قرار بگیرد. اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار ضمن ابراز همدردی عمیق با خانواده مجید حمیدی و آرزوی سلامتی برای وی، سوءقصد به جان مجید حمیدی را از سوی هر کسی که صورت گرفته باشد بشدت محکوم میکند و مصرانه خواهان دستگیری و محاکمه عاملین و آمرین این سوءقصد می باشد و از همه کارگران و تشکلهای کارگری میخواهد تا در حرکتی گسترده و متحدانه نسبت به این سوءقصد اعتراض کرده و دوشادوش هم مصرانه خواهان شناسایی و محاکمه عاملین و آمرین سوء قصد به جان این فعال کارگری باشند.
زنده باد همبستگی کارگری
اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار
27/7/1386
k.ekhraji@gmail.com

كنفدراسيون بين المللي اتحاديه هاي كارگري بار دیگر خواستار آزادی فوری منصور اسانلو و ابراهیم مددی شد!


گاى رايدر٬ دبیر كنفدراسيون بين المللي اتحاديه هاي كارگري (ITCU)٬ که ۱۶۸ میلیون عضو دارد طی نامه ای به تاریخ ۱۹ اکتبر به احمدی نژاد٬ جمهوری اسلامی را بخاطر اذیت و آزار فعالین کارگری شدیدا محکوم کرد۔ در این نامه به این خبر اشاره شده است که منصور اسانلو بدلیل محروميت از دسترسي به معالجات پزشكي در زندان٬ بينايى یکی از چشمان خود را از دست داده است۔ گای رایدر در این باره به احمدی نژاد نوشته است که: "ما مسئولین زندان اوین و حکومت شما را مسئول مستقیم این ضایعه می دانیم۔" در بخش دیگری از این نامه آمده است:

"ما از شما می خواهیم که مقرر کنید تا منصور اسانلو بدون قید و شرط فورا آزاد شود و همچنین تضمین کنید که ایشان از معالجات پزشکی مورد نیاز برخوردار شود۔ همچنین از شما می خواهیم که ابراهیم مددی و همه کسانی که بخاطر فعالیت بحق اتحادیه ای در زندان بسر می برند را تا قبل از صدمات بیشتر آتی آزاد نمائید!"

تشکیلات خارج کشور حزب کمونیست کارگری ایران
۲۰ اکتبر ۲۰۰۷، ۲۸ مهر ۸۶

متن ترجمه کامل این نامه به قرار زیر است:
منصور اسانلو از معالجات فوری پزشکی محروم است!
مورخ ۱۹ اکتبر ۲۰۰۷
آقای رئیس جمهور٬

كنفدراسيون بين المللي اتحاديه هاي كارگري (ITCU) به نمایندگی از ۳۰۵ اتحادیه کارگری با مجموعا ۱۶۸ میلیون عضو در ۱۵۳ کشور و سرزمین٬ از این که منصور اسانلو٬ رئیس اتحادیه کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه٬ در اثر محرومیت از معالجات پزشکی لازم ٬بینایی یکی از چشمانش را از دست داده است٬ بشدت برافروخته است!

چشمان منصور اسانلو زمانی که وی در سال ۲۰۰۵ مورد تهاجم نیروهای امنیتی حکومت قرار گرفت٬ آسیب دید۔ علیرغم هشدار پزشکی در زندان اوین مبنی برکور شدن منصور اسانلو در صورت عدم دسترسی به معالجات فوری پزشکی٬ وی تحت مراقبت پزشکی قرار نگرفت۔ ما مسئولین زندان اوین و حکومت شما را مسئول مستقیم از دست رفتن بینایی یکی از چشمان منصور اسانلو می دانیم۔

كنفدراسيون بين المللي اتحاديه هاي كارگري (ITCU) به حکومت شما بارها نسبت به اذیت و آزار منصور اسانلو و دیگر فعالین اتحادیه ای اعتراض کرده است که تا کنون نتیجه ای نداشته است۔ جمهوری اسلامی ایران هم بعنوان عضوی از پیمان بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) و هم بعنوان عضوی از سازمان بین بین المللی کار (ILO) مداوما تعهدات بین المللی خود مبنی بر رعایت آزادی اجتماع و تشکل را زیرپاگذاشته است۔

ما از شما می خواهیم که مقرر کنید تا منصور اسانلو بدون قید و شرط فورا آزاد شود و همچنین تضمین کنید که ایشان از معالجات پزشکی مورد نیاز برخوردار شود۔ همچنین از شما می خواهیم که ابراهیم مددی و همه کسانی که بخاطر فعالیت بحق اتحادیه ای در زندان بسر می برند را تا قبل از صدمات بیشتر آتی آزاد نمائید!
با احترام
گاى رايدر- دبیر ITCU
رونوشت به آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران

Condemn the Attempt to Assassinate a Worker Activist from Sanandaj!

On October 18, Majid Mohammadi, one of the worker activists of city of Sanandaj was attacked by masked armed men of the Islamic Republic and got wounded seriously. At the present, he is in Amir Alam Hospital in Tehran.

The worker-communist Party of Iran strongly condemns this criminal act. The Party will use its entire means in Iran and abroad to organize a strong line of protest against this new crime of the Islamic Republic. The WPI calls on all libertarian women and men to protest against this act.

The use of masked terrorists against workers is the continuation of defeated efforts of an exhausted regime in order to terrorize the society and the workers who form the front line of the struggle to topple the Islamic Republic. The widespread wave of public executions and stoning, the attacks against women under the pretext of women’s disobedience from Islamic dress codes, attacks against worker activists, teachers, and student leaders, sentencing worker leaders to lashes and imprisoning and torturing of student activists have fallen short to terrify and pull back the struggle of the people in Iran against the regime. On the contrary, these atrocities have caused widespread international support for the people of Iran. The protests in defence of Mahmood Salehi and Mansoor Asanloo on August 9 that was held in several cities around the world, widespread demonstrations on September 7 and October 10, and the divulgement of the Islamic regime for its atrocities and crimes is the answer that the Islamic Republic received from the international community. The response of the people inside Iran against these atrocities has been even stronger. The protests against Ahmadinejad in Tehran University on October 8, the united march of Haft-tape workers demanding their rights, prevalent meetings and demonstrations in defence of children rights the biggest of which was held in Sanandaj; all these show that despite its barbaric acts the Islamic regime is facing extensive and rising popular protest and resistance. These protests are leaning towards left and are getting more organized every passing day and carry the stamp of the working class. The Islamic Republic has already lost this battle on the political front. The Islamic regime looks for its only way to persist through inventing new types of atrocities and terrorizing the public.

The attempt to murder a worker activist from Sanandaj should be placed within this context. So understood, confronting this criminal act becomes even more important. We should show to the Islamic Republic that use of such means would cause massive international protests. All libertarians of the world, especially those in Sanandaj should protest against this crime and should condemn the Islamic regime; they should embrace Majid Mohammadi’s family in solidarity. The youth and the students should protest the assassination attempt against Majid Mohammadi on a nationwide scale and should demand the arrest and punishment of those responsible. Everybody should go to visit Amir Alam Hospital to show that this crime will be answered by massive waves of protests. Workers all around the country should openly condemn the murder attempt of Majid Mohammadi in their communiqués, pamphlets and in their general assemblies; they should demand immediate and unconditioned release of Mahmood Salehi, Mansoor Asanloo, and all political prisoners. The Islamic Republic should face the fact that an attempt to murder a worker activist will not terrify the public but will cause a wave of massive and extensive protests. This is the only way to confront the dirty means of assassination that is used by the Islamic regime.

The Worker-communist Party of Iran wishes quick recovery for Majid Mohammadi and deeply sympathizes with his family and comrades. The WPI works in order to organize extensive and massive protests against this barbaric act and against the Islamic Republic internationally. The Worker-communist Party of Iran calls on all libertarians, worker unions and progressive organizations all around the world to actively protest the assassination of worker activist, Majid Mohammadi.

Worker-communist Party of Iran
October 19, 2007

کارگران نیشکر با خواست آزادی فوری فريدون نيكوفر دست به تجمع زدند

+اطلاعیه شماره ١٦

در اطلاعیه قبل به اطلاع رساندیم که وزارت اطلاعات پنجشنبه شب فریدون نیکوفر را احضار کرد و کارگران بلافاصله با شنیدن خبر اعلام کردند که چنانچه فریدون تا ٦ صبح آزاد نشود دست به تحصن خواهند زد. وزارت اطلاعات درمقابل التیماتوم کارگران مجبور به آزادی فریدون نیکوفر شد. اما از او خواسته شد که صبح شنبه به وزارت اطلاعات مراجعه کند. کارگران اینبار نیز بلافاصله در ساعت هشت و نيم صبح امروز شنبه در مقابل دفتر مديريت دست به تجمع زدند تا اعتراض خود را اعلام کنند و به مدیریت اخطار بدهند. مدیر در کارخانه نبود و کارگران به معاون مدیر اخطار کردند که فریدون فورا باید آزاد شود و این فوری ترین خواست ما و مقدم بر هر خواست دیگری است. کارگران متحد و یکپارچه اعلام کردند که اگر همکارشان تا يکساعت ديگر آزاد نشود و به ميان کارگران برنگردد٬ تمامي ٤٠٠٠ کارگر دست به تجمع خواهند زد. کارگران اعلام کردند که ما اعتصاب کردیم و حق خود را خواستیم. جرمی مرتکب نشده ایم و اجازه نمیدهیم هرروز یکی از ما مورد تهدید قرار گیرد و به وزارت اطلاعات احضار شود. ما این وضع را تحمل نمیکنیم. در ساعت دو و نیم بعدازظهر مدیریت کارخانه به کارگران اطلاع داد که همکارشان آزاد شده است. کارگران جهت اطمینان از صحت خبر به منزل فريدون نيکوفر مراجعه کردند اما متوجه شدند که مدیریت کارخانه به آنها دروغ گفته است. کارگران بار دیگر با مديريت تماس گرفته و اعلام کردند که فريدون نيکوفر آزاد نشده و اگر تا شب آزاد نشود فردا یکشنبه تمام کارگران متحدانه دست به اعتصاب خواهند زد. کارگران اين شرکت بيتابانه منتظر آزادي فريدون نيکوفر هستند.

طبق گزارشی که يکي از کارگران نیشکر به حزب ارسال کرده است، دو نفر از عوامل کارفرما و اطلاعات علیه رهبران و فعالین اعتصاب به اداره اطلاعات شوشتر گزارش داده اند. اين مساله نفرت کارگران را برانگیخته است. کارگران آنها را شناسائی کرده و اخطار کرده اند که اگر اين افراد به عمل جاسوسي خود ادامه دهند با عکس العمل ٤٠٠٠ کارگر روبرو خواهند شد و اسامي آنها بعنوان جاسوسان اطلاعات به همه جا اعلام خواهد شد. لازم به توضیح است که وزارت اطلاعات فشار بر فعالین کارگری را تشدید کرده و برخی دیگر از فعالین کارگری را نیز احضار کرده است.

حزب کمونیست کارگری اذیت و آزار و احضار فعالین اعتصاب هفت تپه را شدیدا محکوم میکند و همه کارگران نیشکر را فرامیخواند که همچنان متحدانه درمقابل این سرکوبگری ها بایستند و اجازه ندهند که هیچکدام از کارگران مورد بازداشت و توهین و تهدید قرار گیرند. فریدون نیکوفر فورا و بی قید و شرط باید آزاد شود. اعتصاب حق مسلم کارگر است. حزب کارگران را به تداوم تلاش برای برپائی مجمع عمومی منظم در کارخانه فرامیخواند. تشکیل منظم مجمع عمومی یکی از مهمترین اقدامات کارگران برای مقابله با تهدید و توطئه و ایجاد ارعاب و تفرقه در میان کارگران و ابزار مهم مبارزه آنها است. حزب با تمام قوا در کنار کارگران هفت تپه ایستاده و از همه مطالبات بحق آنها پشتیبانی میکند و از همه کارگران بویژه مراکز کارگری در منطقه از جمله کاغذ سازی و کشت و صنعت کارون میخواهد که فعالانه از همکاران خود در نیشکر هفت تپه حمایت کنند.

آزادی، برابری، حکومت کارگری
مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده باد اتحاد کارگران نیشکر هفت تپه
زنده باد جمهوری سوسیالیستی

حزب كمونيست كارگري ايران
٢٨ مهر ١٣٨٦ - ٢٠ اكتبر ٢٠٠٧

Saturday, October 20, 2007

ترور مجید حمیدی از فعالین کارگری در شهر سنندج را محکوم کنيد

به سازمان هاي کارگري و سازمانهای مدافع حقوق انسان در سراسر جهان


به اطلاع میرسانیم که روز ١٨ اکتبر ٢٠٠٧ ساعت ٩ صبح مجید حمیدی فعال کارگری در سنندج مورد سوء قصد سه مسلح موتور سوار که صورت خود را با نقاب پوشانده بودند قرار گرفت و هفت گلوله بطرف او شلیک شد که بیشتر گلوله ها به بازوی راست وی و یکی از آنها به گردن وی اصابت میکند. مجيد حميدي بلافاصله توسط مردم به بيمارستان شهر سنندج منتقل شد اما چون حال او وخیم بود او را به بيمارستان "امیراعلم " در تهران انتقال دادند.

سوء قصد به جان مجيدحميدي٬ جنايتي ديگر از نوع قتل هاي زنجيره اي و توطئه جديدی در قبال فعالين کارگري است. رژیم که با سرکوب و دستگیری و احکام شلاق و زندان برای فعالین کارگری و دانشجوئی و سرکوب گسترده زنان قادر نشد جامعه را مرعوب کند، به حربه جدیدی برای مرعوب کردن فعالین کارگری روی آورده و باید با عکس العمل فوری و گسترده مردم در سراسر جهان مواجه شود تا جرات تداوم این سیاست رذیلانه را نداشته باشد.

لازمست يادآورشويم که هم اکنون فشار بر روي زندانيان سياسي نيز شدت يافته است و بنا به گزارشات متعدد٬ با کمال تاسف منصور اسانلو بدليل ممانعت رژيم بينايي چشم چپ خود را از دست داده است. محمود صالحي فعال سرشناس کارگری علیرغم ناراحتی شدید کلیه ماهها است در زندان است. ابراهيم مددي از فعالین سندیکای شرکت واحد نیز دو روز پيش از زندان اوين به زندان قزل حصار به نزد زندانيان عادي انتقال داده شده است. ١٣ فعال کارگری از سنندج و ٥ فعال کارگري از سقزنيز اخیرا به شلاق و زندان محکوم شده اند.

کميته همبستگي بين المللي کارگري از همه اتحاديه هاي کارگري در سراسر جهان انتظار دارد:
١­ ترور مجيد حميدي فعال کارگري در سنندج را شدیدا محکوم کنند٬
٢­ خواهان معرفی و محاکمه عاملين اين جنايت شوند٬
٣­ خواهان آزادي فوري و بدون قيد و شرط زندانیان سیاسی و از جمله محمود صالحي٬ منصور اسانلو و ابراهيم مددي و پایان دادن به اذیت و آزار فعالین کارگری شوند و با حمايت وسيع خود از فعالين کارگري در ايران توطئه هاي رژيم عليه جان فعالين کارگري در ايران را به شکست بکشانند. رهبران و فعالین کارگری بیش از هرزمان احتیاج به حمایت در سطح بین المللی دارند.

شهلا دانشفر
هماهنگ کننده کميته همبستگي بين المللي کارگري حزب کمونيست کارگري ايران
تاریخ ٢٠ اکتبر ٢٠٠٧- ٢٨ مهر ٨٦

Friday, October 19, 2007

همبستگی بین المللی با فعالان کارگر زندانی درايران گسترش میابد

قرار است هیئتی از طرف سازمان بين المللی کار، آی ال او، به ایران برود

بدنبال اعتراضات گسترده جهانی در فوریه 2006 و همچنین در نهم ماه اوت امسال که در بیش از 35 کشور جهان در حمایت از کارگران در ایران و برای آزادی منصور اسانلو و محمود صالحی صورت گرفت،مجددا فعالیتهای تازه ای از سر گرفته شده است. به این خاطر از سوی فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل هفته همبستگی جهانی حمل و نقل جاده ای از ۱۵ تا ۲۱ اکتبر اعلام گردید.

در این رابطه دوشنبه 15 اکتبر 200 نفر از فعالین اتحادیه ای از استرالیا، بلژیک، جمهوری چک، استونی ،فرانسه، آلمان، لیتوانی، لوکزامبرگ، هلند، اسپانیا، سوئد و نمایندگانی از
IFT و ETF
در بروکسل پایتخت بلژیک حضور یافته و در مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران تظاهراتی برگزار کردند. هزاران کارگر در بريتانيا، آلمان، نروژ، اسپانيا، کره جنوبی، نپال، تايلند، مالی، هنگ کنگ، برزيل، سوئيس، اتريش، سوئد و موريتانی نیز خواستار آزادی منصور اسانلو و ساير فعالان کارگر زندانی درايران شدند.
همچنین بنا به گفته مک اوراتا مسئول بخش زمينی فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل قرار است هفته آینده هیئتی از طرف سازمان بين المللی کار، آی ال او، برای رسيدگی به وضعيت فعالان کارگر زندانی و نيز سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، به ايران برود.

مک اوراتا مسئول بخش زمينی فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل با ۴.۵ ميليون عضو در گفتگوئی با رادیو فردا گفت :« اين هفته هزاران کارگر با تصاوير منصور اسانلو به خيابان ها رفتند». او همچنین در رابطه با دروغ گوئی مقامات جمهوری اسلامی در رابطه با معالجه چشم اسانلو اعلام کرد :« از حکومت ايران می خواهيم نسبت به اين موضوع صادقانه رفتار کند. حکومت ايران بايد به اين نکته توجه داشته باشد که رفتار کنونی اش، فقط ميليون ها عضو فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل را خشمگين تر خواهد کرد. وی گفت : « فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل می تواند از تمامی اعضای خود در همه بخش های زمينی، هوايی و دريايی بخواهد عليه حکومت ايران تظاهرات کنند.»

فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل و کنفدراسیون اتحادیه های آزاد کارگری جهان همچنین فیلمی بنام « آزادی خواهد آمد» در باره اسانلو تهیه کرده اند که در سایت فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل قرار دارد.
http://www.itfglobal.org/campaigns/osanloo-film.cfm
امنستی اینترنشنال نیز با تهیه پتیشنی که در سایت این سازمان قرار دارد خواهان معالجه فوری اسانلو شده است.
http://www.amnesty.org.uk/actions_details.asp?ActionID=

تشکیلات خارج کشور حزب کمونیست کارگری ایران
19 اکتبر 2007، 27 مهر 86

درسهای بدیهی اعتراضات معلمان

پس از اعتراضات سال گذشته و موج سرکوبی که در طول تابستان علیه معلمان براه افتاد، این سوال که معلمان امسال چه خواهند کرد؟ در میان معلمان و کسانی که اعتراضات آنان را دنبال میکنند بطور گسترده ای طرح شده.
واقعیتی که هرکس با هر نظر و گرایشی آنرا پیش فرض میگیرد این است که اعتراضات معلمان از سر گرفته خواهد شد. هیچکس فکر نمیکند معلمان دست از اعتراض برداشته اند حال چون به خواسته هایشان رسیده اند( که نرسیده اند) ویا بخاطر یاس و ترس وفشارهایی که حکومت بر آنها اعمال میکند.این واقعیت راخود حکومت بهتر از هرکس میداند. احکام انفصال، تبعید، محاکمه وبازداشت صدها معلم برای مرعوب کردن معلمان ومقابله با اعتراضات آتی آنان صورت میگیرد.
اما سوالی که در میان بسیاری از فعالین معلمین وجود دارد اینست که با توجه به فشارهایی که بر معلمان اعمال میشود چگونه میتوان اعتراضات را سازمان داد؟ اشکالات ونواقص ما در دوره قبل کدام بودند که علارغم حضور اکثریت معلمان در جریان اعتراضات، دستاورد قابل ملاحظه ای حاصل نشد؟ ومهمترین سوال اینکه نقاط قوت ما کدامند که باید در آینده مد نظر قرار گیرند؟
بخش عمده پاسخ سوالات فوق را میتوان با تحلیل وبررسی اعتراضات دور گذشته یافت.
نگاهی به فرازو فرودهای اعتراضات معلمان وپیامدهای آن که تا هم اکنون نیز ادامه دارد نشان میدهد هرگاه معلمان یکپارچه در میدان اعتراضات حضور داشته اند حکومت وادار به عقب نشینی شده است و هرگاه آنان به هر دلیل دست از اعتراض کشیده اند حمله به دستاوردها وفعالین گسترش یافته. احکام " غیر قانونی" تبعید ،انفصال و اخراجی که در طول تابستان برای صدها معلم صادر شده، در این مورد هم نمونه خوبی است. تنها پس از تعطیلی مدارس در تابستان و پراکنده شدن معلمان،یعنی آن نیروی اصلی که میتوانست در برابر موج سرکوب عکس العمل نشان دهد، بود که حکومت توانست حمله خود رابه فعالین وچهره های شناخته شده آغار کند.
هم اکنون نیزمقابله با احکام صادر شده علیه صدها تن از همکارانمان و احکامی که در راه است نیز تنها با فشار اعتراضات ما ممکن خواهد بود.
حضور دهها هزار معلم معترض با شعارها و خوسته هایی که امیال بخش عظیمی از جامعه را نمایندگی میکرد، در جریان تجمعات و اعتصابات ، یکی ازمهمترین ویژگیها ونقاط قوت اعتراضات ما بود.این ویژگی را نباید فقط محدود به حضور خود معلمان در صحنه اعتراضات دانست. بلکه حمایت خانوادههای معلمان و دانش آموزان که سرنوشت مطالبات واعتراضات ما تاثیر مستقیمی بر آنان دارد را نیز باید در نظر گرفت تا قدرت و دامنه واقعی حرکت معلمان را بهتر متوجه شد.اما این نقطه قوت بلقوه بخودی خود به نقطه قوتی بلفعل وتاثیر گذار تبدیل نمیشود مگر اینکه ما آنرا ببینیم و برایش کار کنیم.
یکی از نقاط ضعف ما در دور قبل عدم توجه به این وجه مهم از مبارزه بود. برای نمونه اول ماه مه امسال موقعیت مناسبی بود که ما میتوانستیم با شرکت در مراسم روز جهانی کارگر و اعلام حمایت از خواستهای کارگران از آنها بخواهیم در اعتصاب وتجمعات ١٢ اردیبهشت ما شرکت کنند.اما بجز تلاشهای محدودی در این زمینه اقدام قابل توجهی صورت نگرفت. خواسته های ما خواست اکثریت مردم است، همین واقعیت خود بخود زمینه را برای اتحاد وجلب حمایت بخشهای دیگر جامعه ازمبارزه ما فراهم میکند. موقعیتهایی مانند ١١ و١٢ اردیبهشت امسال این کار را بمراتب آسانتر خواهد کرد اگر از قبل برنامه ریزی وتماسهای لازم بین فعالین بخشهای مختلف صورت گرفته باشد.

درمقابل تلاش برای گره خوردن اعتراضات معلمان با اعتراضات دیگر، مبارزه در چارچوب قانون از طرف برخی از همکاران عمده شد. تاکید بر صنفی بودن حرکت معلمان، فقط خواسته های مارابه خواسته های صنفی محدود نمیکرد بلکه تلاشی بود برای جدا کردن اعتراضات ما از سایر بخشهای معترض جامعه مانند کارگران، دانشجویان و زنان، که خود حکومت اولین مروج و مجری این جدا سازی بود.
اکنون پس از روندی که از اسفند سال گذشته طی کرده ایم میتوان دید که چارچوبهایی که ظاهرا در قانون برای اعتراض درنظر گرفته شده، از طرف قانون گذاربراحتی نادیده گرفته میشود. بنابر این تاکید وعمده کردن مجدد این شکل مبارزه معنایی بجز خاک پاشیدن به چشم معلمان وجامعه ندارد.
بدون شک مبارزه قانونی یکی از ابزارهای پیشبرد مبارزه برای تحقق خاسته هایمان است که در صورت امکان باید از آن استفاده کرد. اما در این زمینه دو موضوع را باید مد نظر داشت. اول اینکه مبارزه قانونی بخصوص دراین کشور نمیتواند خواسته ها و مطالبات مارا متحقق کند. بنابر این وزن واهمیت آنرا نمیتوان جایگزین مبارزه متشکل وگسترده توده معلم کرد.این را بارها هم خود ما وهم سایر بخشهای جامعه تجربه کرده ایم.
دوم اینکه مبارزه قانونی تابعی است ازتناسب قوا میان جنبشهای اعتراضی و حکومت. هیچ حکومتی براحتی به خواسته های مردم معترض گردن نمیگذارد. حتی در کشورهای پیشرفته، بدون حضورقدرتمند جنبشهای اعتراضی، استفاده از فرجه هایی که در چارچوب مبارزه قانونی وجود دارد امکان پذیر نیست.
با توجه به موارد گفته شده امید بستن به مبارزه قانونی میتواند هزینه های سنگینی را به ما تحمیل کند.برای نمونه در حال حاضربرای تعداد زیادی از همکارانمان احکام انفصال واخراج وتبعید صادر شده است وتعدادی نیز در انتظار دادگاه و چنین احکامی هستند.خواست لغو این احکام و دادگاهها قطعا یکی از خواستهای معلمان است که باید از طرق قانونی نیز پیگیری شود. اما اگر انتظار داشته باشیم بقول بعضی از همکاران قاضی یانماینده "محترم" دادستان در یک روز آفتابی از خواب بیدارشودو تمام این احکام ظالمانه علیه معلمان را لغو کند، چراکه یادش آمده جایی در کتاب قانون آمده اعتراضات صنفی مجاز است، بیش از حد ساده لوحانه خواهد بود. به اهمیت این خواست پایین تر اشاره میکنم، اینجا فقط همین را تاکید میکنم لغو تمامی این احکام باید در صدر خواسته های ما در این دور قرار گیرد و لغو آنها تنها با مبارزه بدون تخفیف ما میسر میشود.ما اخراج، تبعید وتهدید حتی یک همکار وفعال را نباید بپذیریم.
نکته قابل تامل دیگر در حرکتهای اخیر،خواسته های ما بود.سالهاست ما خواهان افزایش حقوقها، حل مشکل مسکن، امنیت شغلی، اصلاح محتوای آموزشی، آزادی بیان وتشکل وغیره هستیم . اینها را ما بارها در تجمعاتمان اعلام کردیم اماخواستی که نهایتا بطور برجسته بعنوان خواست معلمان عنوان شد، اجرای لایحه خدمات کشوری بود که با خواستهای واقعی ما فاصله زیادی دارد.
من تا حالا توضیح قانع کننده ای از طرف مدافعین این لایحه در میان معلمان بجز اینکه " اجرای این لایحه مرهمی بر زخمهای معلمان خواهد بود" نشنیده ام .بعلاوه ممکن است از طرف مدافعین این لایحه مطرح شوداین خواستی است که به ما امکان پیگیری مطالباتمان را در چارچوبها مجازمیدهد.
تجربه اعتراضات ما هر دو این موارد را بروشنی رد میکند. بعلاوه به مدافعن این لایجه باید یادآوری کردکه اولا باگذشت چندین سال از ارائه وتصویب لایحه خدمات کشوری باید روشن باشد که این لایحه عملا مرهم هیچ یک از زخمهای مانیست چرا که حتی با وجود تلاشهایی که شد تا اعتراضات بیش از یک ملیون معلم را پشتوانه ای برای اجرای آن کنند، دراولین رفت وآمدهای بین شورای نگهبان و مجلس مشخص شد این لایحه قابل اجرا نیست.البته قول بررسی مجدد آنرا داده اند. اما نتیجه این بررسیها کی مشخص خواهدشد؟ و اجرای آن چه تاثیر واقعی در بهبود شرایط زندگی ما خواهد داشت؟ لا یعلم وغیب الا هو
دوما اجرای احتمالی این لایحه که شامل بازنگری واصلاح حقوق ومزایای کلیه کارمندان دولت است و همین خود میتواند سالها طول بکشد،به هیچ وجه نمیتواند فاصله موجود بین حقوقها و نرخ تورم را اصلاح کند.
سوما ومهمتر از همه اینکه طرح خواستهایی که مذاکرات وتصمیم گیریهای دولت ومجلس ووزارتخانه ها قرار است متحققشان کنند(نمونه دیگرش طرح استیضاح فرشیدی بود)، توده معلم را ازمیدان مبارزه برای خواسته هایش خارج و در بهترین حالت آنها را به نظاره گر مباحث این نهادها تبدیل میکند . به این ترتیب تشکلها وفعالین از پشتوانه اصلی خود محروم خواهند شد زیراسرنوشت فلان خواسته در دالانهای مجلس ودولت تعیین خواهد شدو نه بر اثر مبارزه متشکل خود ما.
ما باید خواسته یمان را بطور شفاف طرح کنیم. در هر بیانیه وتجمع و اعتصابی باید برکل خواسته هایمان تاکید کنیم.مخدوش کردن خواسته های ما اولین گام برای عقیم کردن مبارزه ما خواهد بود. باید برای همه روشن باشد خواست ما نه افزایش ناچیز ومشروط حقوقهایمان بلکه خواهان لغو کلیه احکامی که علیه همکارانمان صادر شده، هستیم . خواهان برچیده شدن بساط حراست از آموزش وپرورش ،افزایش حقوقها متناسب با نرخ تورم، رفع مشکل مسکن، امنیت شغلی، اصلاح محتوای آموزشی و آزادی بیان وتشکل هستیم. اینها مهمترین خواسته های ماست که در این دوره باید آنها را پیگیری کنیم.

موقعیت کنونی

علارغم ماهها اعتراض واعتصاب، بخش زیادی از خواسته های ما برآورده نشده. مقایسه فیشهای حقوقی با هزینه هایمان همچنان مقایسه کاه وکوه است. اگر افزایش قیمتها را بخصوص پس از گران شدن بنزین با افزایش حقوقها مقایسه کنیم میبینیم عملا افزایشی در کار نبوده. از طرف دیگرعلیه تعداد زیادی از همکارانمان احکام اخراج وتبعید وکسر حقوق صادر شده.هر یک از این احکام علیه همه ما که در اعتراضات شرکت داشته ایم صادر شده به این دلیل که هدف مرعوب کردن تک تک ماست که به این شرایط اعتراض داریم.محاکمه ها واحکامی که علیه فعالین و نمایندگان ما به جرم شرکت در اعتراضات معلمان صادر شده، قرار است همه ما را از اعتراض به مشکلاتی که داریم برحذر کنند.حکومت تلاش میکند با این بگیر وببند ها شاًن ومنزلت ما را وبه یک معنا کل جامعه را تعیین کند. به همین دلیل خواست لغو این احکام باید در صدر خواسته های ما قرار گیرد و تا زمانی که حتی یک نفر از همکارانمان با این احکام مواجه است اعتراض ما ادامه خواهد داشت.
علارغم موج سرکوبی که در تابستان براه افتاداز قبل از آغاز سال تحصیلی این سوال که امسال چه خواهیم کرد برای بسیاری از ما مطرح است. بسیاری از ما منتظر فراخانی برای از سرگیری مبارزه برای خواسته هایمان هستیم. همین نشان میدهد سیاست ارعاب موفق نبوده و ما همچنان خواهان رسیدگی به خواسته هایمان هستیم. اما این روحیه دائمی نخواهد بود. بخصوص با بگیروببندهایی که مشخصا با هدف مرعوب کردن ما براه افتاد،بی برنامگی برای ادامه اعتراضات میتواند برای بعضی به معنی پیروزی سیاست ارعاب باشد که نتیجه آن مایوس شدن از مبارزه است.
باید حول خواسته های مشخصی مانند لغو احکام صادره علیه کلیه معلمان، افزایش حقوق متناسب با نرخ تورم، امنیت شغلی، آزادی بیان و تشکل و غیره اعتراضات را سازمان داد.
گرچه اعتراضات اخیر بخش زیادی از خواسته های ما را نتوانست متحقق کند، اما برای کسانی که خواهان ادامه مبارزه تا تحقق تمامی خواسته ای معلمان هستند، تجربه گرانبهایی بود که باید از آن در ادامه مبارزه استفاده کنند.

درس بزرگ اعتصاب نیشکر هفت تپه

اصغر کریمی

اعتصاب یازده روزه بیش از ٤٠٠٠ کارگر نیشکر هفت تپه یک اعتصاب بزرگ در یک مرکز کارگری بزرگ بود و حاوی درس های مهمی برای طبقه کارگر است. کارگران نیشکر خود در جریان این اعتصاب درس های زیادی آموختند و بسیار پخته تر از قبل شدند. این درس ها برای کل طبقه کارگر آموزنده است. هدف از این نوشته تبیین درس های این اعتصاب، نقاط قوت و ضعف آن است. اما قبل از اینکه وارد بحث شوم، امیدوارم رهبران این اعتصاب، که لحظه به لحظه این اعتصاب را هدایت کرده اند، تجارب این مبارزه را به رشته تحریر درآورند و در اختیار طبقه کارگر قرار دهند.

یک اعتصاب موفق
اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه تا این لحظه تنها به یکی از خواستهای خود رسیده و به سایر خواستهای خود نرسیده است با اینهمه این اعتصاب تا همینجا موفقیت مهمی کسب کرده است. حقوق معوقه کارگران که فوری ترین خواست کارگران بود روز چهارشنبه پس از یازده روز اعتصاب پرداخت شد، اما برای سایر خواستهای خود کارگران به مدیر عامل مهلت ١٥ روزه دادند. گفتند و صریحا در جمع ٤٠٠٠ کارگر اعلام شد که اگر تا ١٥ روز دیگر به سایر خواستها رسیدگی نشود اعتصاب باز هم شروع خواهد شد. بنابراین مبارزه پایان نیافته است. روند اول اعتصاب به نفع کارگران تمام شده است. و این همه مساله نیست. فاکتور بسیار مهم در این اعتصاب اتحاد بیشتر در میان کارگران، خوشبینی به نتیجه مبارزه، خودآگاهی بیشتر و رهبرانی بسیار مجرب تر است. این فاکتور مهمی در ارزیابی این مبارزه است. مهم این است که امروز کارگران ضمن تحقق یکی از خواست های خود از آمادگی بیشتری برای تداوم مبارزه برخوردارند.

درسهای اعتصاب:
اعتصاب درس های مهمی داشت که به اختصار به آنها میپردازم:

١­ به وعده های مقامات و مسئولین نباید اعتماد کرد
تلاش همه جانبه ای از جانب حکومت و اعوان و انصارش و نیز مدیریت کارخانه بعمل آمد تا اعتصاب را در نیمه راه متوقف کنند. به تجمع کارگران حمله کردند، در طول اعتصاب مدام فعالین اعتصاب را احضار و تهدید کردند. از امام جمعه و فرماندار و مدیرعامل وعده دادند و خواهش و تمنا کردند که به اعتصاب پایان دهید قول میدهیم به خواستهایتان رسیدگی کنیم اما کارگران متحد و مصمم به هیچکدام وقعی نگذاشتند تا حقوق معوقه را گرفتند و تصمیم به ختم اعتصاب گرفتند و این ناشی از درجه بالائی از هوشیاری رهبری اعتصاب و آمادگی مبارزاتی هزاران کارگر بود. اگر به وعده های مقامات و مسئولین اعتماد کرده بودند، قطعا بخشی از حقوق معوقه پرداخت نمیشد، در صفوف کارگران شکاف ایجاد میشد و روحیه مبارزاتی و امید به موفقیت افت میکرد. این درسی برای همه اعتصابات کارگری است. به وعده وعیدها، بویژه وعده های شفاهی و نامشخص و مبهم تحت این عنوان که "در اسرع وقت رسیدگی میکنیم، خواستهایتان را قبول داریم اما به ما وقت بدهید، و یا پول نیست، مدیر عامل رفته تهران، امام جمعه هم سفارش شما را کرده، رئیس جمهور هم گفته کارگران عزیز را دوست دارد!" اعتماد نکنید. اگر بخشی از مطالبات کارگران عملی شد و کارگران به این نتیجه رسیدند که موقتا به اعتصاب پایان دهند، باید یا کتبا تاریخ دقیق رسیدگی به سایر خواستهای آنها روشن شده باشد و یا خود کارگران مهلت خیلی روشنی به کارفرما بدهند. خاصیت اینکار این است که سر موعد معین اگر وعده ها عملی نشود کارگران آمادگی شروع اعتراض را خواهند داشت و ایجاد آمادگی و تصمیم گیری برای از سر گیری دوباره اعتصاب دشوار نخواهد شد. بعلاوه برای دولت و کارفرما خیلی هم راحت نیست زیر تعهد کتبی خود بزنند، هرچند غیرممکن نیست.

٢­ اعتصاب را با تجمعات اعتراضی باید تلفیق کرد
یک نقطه قوت مهم این مبارزه تلفیق دو شکل مهم اعتصاب و تجمع بود. نمونه باشکوه تلفیق دو شکل مبارزه را در میان معلمان دیده ایم. تظاهرات سال قبل معلمان همزمان با اعتصاب سراسری، به آنها قدرت عظیمی داد. تجمع اعتراضی درمقابل ارگانهای دولتی و یا حتی درمقابل کارخانه، قدرت اعتصاب را دوچندان میکند، تظاهرات کردن و شعار دادن از جهاتی شکل تعرضی تری از اعتصاب است، اعتصاب را به میان توده مردم میبرد و جامعه را از خواستهای خود مطلع میکند، به همبستگی مردم با اعتصابیون منجر میشود، سرکوب دشوارتر میشود و ترس پیوستن مردم به تجمع، رژیم را در تنگنا قرار میدهد. و این اتحاد و اعتماد بنفس در صفوف خود کارگران اعتصابی را بشدت تقویت میکند. عکس العمل مثبت مردم عامل مهمی در قدرت یک اعتراض و اعتصاب است.

٣­ جامعه را باید از لحظه به لحظه اعتصاب مطلع کرد
نقطه قوت مهم کارگران تلاش هرروزه برای اطلاع رسانی به جامعه بود. از هر رسانه ای که صدای کارگران را منعکس میکرد، کارگران استفاده کردند تا صدایشان را به گوش جامعه برسانند. کانال جدید با آغوش باز به استقبال این اعتصاب رفت و گزارشات دریافتی از کارگران را در تمام طول اعتصاب مفصلا منعکس کرد. با برخی از فعالین و دست اندرکاران این مبارزه مصاحبه کرد و صدای آنها را به گوش بقیه مردم رساند. اعتصابی که به جامعه کشیده نشود و در چهاردیواری کارخانه محدود بماند شکستش بسیار ساده تر است. اعتصابی که از چشم و گوش افکار عمومی بدور بماند نیرو پشت سر خود بسیج نمیکند، همبستگی ایجاد نمیکند، در چنین حالتی مرعوب کردن رهبران اعتصاب ساده تر است، کارگر در جدالش با کارفرما و دولت و وزارت اطلاعات و ارگانهای مختلف حکومت تنها میماند و توطئه علیه رهبران اعتصاب و حتی پاپوش دوزی علیه آنها ساده میشود. تلویزیون انترناسیونال و برنامه کارگران و یک دنیای بهتر لحظه به لحظه از این اعتصاب خبرداشت و اجازه نداد این اعتصاب بزرگ تنها بماند. مدام اخبار و گزارشات آنرا به گوش همه رساند، تجارب سایر کارگران را به اطلاع کارگران اعتصابی رساند، مردم را به حمایت از کارگران فراخواند، احضارها و دستگیری ها را محکوم کرد و به مردم اطلاع داد، تجربه وعده های توخالی به سایر مراکز کارگری را مدام به اطلاع کارگران رساند، بر اتحاد آنها و قدرت آنها مدام تاکید کرد، و این فضای جامعه را به نفع کارگران فعال کرد. نفس اینکه در صف گوشت و بنزین مردم از اعتصاب حرف بزنند، این بزرگترین پشتوانه اعتصاب میشود و به کارگر اعتصابی دل و جرات بیشتر و اعتماد بنفس و احساس غرور میدهد. کارگر احساس میکند نیروی بزرگی در کنار او است هرچند ممکن است این نیرو فعال به میدان نیامده باشد.

با اینهمه اطلاع رسانی را باید سازمان یافته تر به پیش برد. بویژه در اعتصابات طولانی باید هرروز اطلاعیه مطبوعاتی داد و بصورت کتبی مردم را از سیر ماوقع، از تهدیدها و احضارها و دستگیری های احتمالی، از تصمیمات کارگران، از مطالبات، از دروغهائی که مسئولین در فلان رسانه گفته اند و از ضرورت حمایت مردم از اعتصاب کارگران مطلع کرد. اگر اعتصاب مهم است، جامعه هم باید عادت کند که هرروز منتظر آخرین اطلاعیه مطبوعاتی رهبران اعتصاب باشد. بداند روز قبل چه گذشته است. کارگران چه فراخوانی داده اند. تنها در این صورت است که مردم در طول اعتصاب با اعتصاب همراه میشوند و حمایت و همبستگی شکل میگیرد. بدون اطلاع رسانی کافی و منظم نمیتوان همبستگی ایجاد کرد. حتی باید رسانه های داخل کشور را مدام تحت فشار قرار داد و مجبورشان کرد از اعتصاب کارگران بنویسند و حرف بزنند. این حق کارگر است که رادیو و تلویزیون و روزنامه ها با رهبرانشان مصاحبه کنند، این باید به یک خواست کارگران تبدیل شود. چرا مرگ فلان آخوند و مزخرفات فلان مقام به صدر اخبار کشیده میشود اما حتی یک مصاحبه با رهبران اعتصاب هزاران کارگر نمیشود؟ به این باید اعتراض کرد، این به بالا بردن سطح توقع کارگران و آگاهی طبقاتی آنها از موقعیت پائینی که در این جامعه دارند و موقعیت و جایگاه واقعی که باید داشته باشند کمک میکند و فاکتور مهمی در پیروزی مبارزه آنها میشود. این سرکوب را بشدت دشوار میکند. سرکوب را برای رژیم پرهزینه میکند و مردم را در حمایت از کارگران به میدان میاورد. در هرشهر و محله ای میتوان کمیته های حمایت از اعتصاب یا کمیته های همبستگی با کارگران اعتصابی سازمان داد و اطلاعیه های کارگران را در سطح وسیعی پخش کرد. این فاکتور مهمی در نتیجه یک اعتصاب است. با بکارگیری این روشها حتی یک اعتصاب پنجاه نفره را نیز میتوان به پیروزی کامل رساند. در طول اعتصاب اما فعالین اعتصاب بتدریج به اهمیت این مساله پی بردند و اولین بیانیه خود را خطاب به مردم در روز یازدهم اعتصاب منتشر کردند. بیانیه مهم دیگری نیز امروز منتشر کرده اند که به آن خواهم پرداخت.

اما اعتصاب نقاط ضعف بارزی نیز داشت که باید به درسی برای سایر اعتصابات تبدیل شود. نقطه قدرت مهم اعتصاب نیشکر این بود که از یک رهبری مصمم و مورد اعتماد توده کارگران برخوردار بود. رهبری اعتصاب اعتماد کارگران را با خود داشت چون سازش نکرد و با قاطعیت از مطالبات کارگران دفاع کرد و به نیروی کارگران متکی بود، با اینهمه ضعف هائی نیز در رهبری این اعتصاب بود که به آنها اشاره میکنم:
بنظر من مهمترین نقطه ضعف این اعتصاب درک ناروشن از نحوه مشارکت کارگران در تصمیم گیری ها و عدم اتکا به مجمع عمومی کارگران بود. رهبری اعتصاب درک روشنی از تصمیم گیری جمعی، از اهمیت مجمع عمومی و شریک کردن توده کارگر در تصمیم گیری ها، نداشت و به آن متکی نشد. علیرغم اینکه کارگران هرروز در کارخانه حضور داشتند و چندین تجمع اعتراضی نیز بر پا کردند با اینهمه مجمع عمومی کارگری برپا نشد. تجمع اعتراضی کارگران با مجمع عمومی تفاوت دارد. مجمع عمومی یعنی عموم کارگران جمع میشوند و دسته جمعی با رای دادن یا دست زدن و هورا کشیدن تصمیم گیری میکنند. مجمع عمومی بزرگترین پوشش برای حفظ رهبران اعتصاب است. در مجمع عمومی کارگران صحبت میکنند، صحبت رهبران خود را می شنوند و در تصمیم گیری شرکت میکنند و مسئولیت میگیرند. در طول این اعتصاب، باید هرروزه مجمع عمومی برگزار میشد و در آن از آخرین مسائل مربوط به اعتصاب صحبت و تصمیم گیری جمعی میشد. مجمع عمومی قدرت کارگر را به او نشان میدهد. کارگر پراکنده ضعیف است، میتوانند مرعوبش کنند، میتوانند فریبش دهند، اما آنجا که کارگر جمع میشود احساس قدرت میکند. مجمع عمومی ظرف مهمی برای غلبه بر توطئه ها و رشد آگاهی و تجربه کارگران است. و مهمتر اینکه مجمع عمومی سنگ بنای یک تشکل واقعی کارگری است. تشکلی که از بالای سر کارگر و به شکل بوروکراتیک تصمیم نمیگیرد. و بعلاوه عملی ترین راه متشکل شدن کارگران است. با اینهمه در طول اعتصاب فعالین کارگری بتدریج به اهمیت حیاتی این مساله پی بردند. اطلاعیه آنها یک روز پس از اعتصاب که: "برای اینکه خواستهایمان را پیگیری کنیم، برای اینکه نگذاریم دوباره دستمزد ما را به عقب بیندازند، اخراجمان نکنند و نمایندگان دلسوزی که سخنگویان ما بودند را زیر فشار نگذارند هرهفته جمع می شویم و در مورد وضعیت خود و مسائل فوری کارمان تصمیم می گیریم. ما هر هفته روزهای پنجشنبه ساعت ١ تا ٢ جمع خواهیم شد و این را حق مسلم خود، تشکل واقعی خود می دانیم" بیانگر رشد سریع تجارب مبارزاتی کارگران نیشکر هفت تپه و درجه بالائی از خودآگاهی طبقاتی آنها را به نمایش میگذارد.
نقطه ضعف دیگر این بود که تلاش ضعیفی از جانب کارگران برای جلب همبستگی سایر مراکز کارگری و بخشهای مختلف مردم به عمل آمد. هرچند نفس اطلاع رسانی آنها بیشترین زمینه را برای ایجاد همبستگی فراهم کرد با اینهمه کارگران میتوانستند با اطلاعیه های خود و در مصاحبه های خود مدام مردم را به حمایت از مطالبات و اعتصاب خود فرابخوانند، با رهبران و فعالین کارگری در سایر مراکز تماس بگیرند و خواهان حمایت آنها بشوند، و از رسانه ها به بقیه مردم فراخوان بدهند.

نزدیکترین مردم همسران و اعضای خانواده خود کارگران بودند. کارگران البته چند بار تهدید کردند که چنانجه به خواستهای خود نرسند اینبار با خانواده های خود خواهند آمد. به یک معنی میتوان گفت که هنوز نیروی کارگران به میدان نیامده است. کارگران طرف مقابل را به نیروی ذخیره خود توجه میدادند و تهدید میکردند که این نیرو را هم به میدان خواهند آورد. کارگران سالها قبل این را عملی کرده و اهمیت آنرا دیده بودند. شرکت خانواده ها در مبارزه کارگران اعتصابی ابزار مهمی برای موفقیت و عقب راندن کارفرما و دولت است. این نیروئی است که همانطور که کارگران هفت تپه اعلام کردند درصورت عدم تحقق مطالباتشان در آینده در کنار کارگران اعتصابی به میدان خواهد آمد. همسران کارگران حق دارند و لازم است دوشادوش کارگران اعتصابی در مبارزه شرکت کنند. برای همبستگی تلاش کنند، خبررسانی را بعهده بگیرند، صندوق همبستگی مالی سازمان دهند، بالای چهارپایه بروند و سخنرانی کنند. این حق آنها است که در مجمع عمومی کارخانه نیز حاضر باشند، صحبت کارفرما را بشنوند، از تصمیم رهبران اعتصاب باخبر شوند و خود را در همه لحظات مبارزه شریک کنند. باید با هرنوع عقب ماندگی و هرنوع تفکر عقب مانده که آخوند محل و رسانه های حاکم ایجاد کرده اند و مانع حضور فعال همسران کارگران در مبارزه میشوند، مبارزه کرد.

تلاش طبقه حاکم و رسانه های آنها این است که نیروی ما به میدان نیاید، متحد و یکپارچه کنار هم قرار نگیریم، اعتصاب ما در بی خبری جامعه خفه شود، دستگیری رهبران کارگران را نه جامعه خبردار شود و نه به آن اعتراض کند. این موانع را باید گام به گام از پیش پا برداشت. این موانع را باید رفع کرد تا نیروی عظیم ما آزاد شود و به میدان آید.

بعد از اعتصاب:
روند اول اعتصاب با موفقیت به پیش رفته است. بعد از اعتصاب کارفرما و دولت بیکار نمی نشینند، سعی میکنند انتقام پیروزی را از کارگران بگیرند. اکنون اعتصابی در کار نیست و ممکن است بار دیگر احضارها و تهدیدها شروع شود. کارفرما و مدیریت نیز سعی در ایجاد تفرقه خواهند کرد و اگر فضا را مناسب ببینند ممکن است دست به اخراج بزنند. حفظ هوشیاری در مقابل این شرایط لازمه حفظ اتحاد و روحیه مبارزاتی درمیان کارگران است. تصمیم کارگران برای برگزاری منظم و هفتگی مجمع عمومی بهترین امکان را برای مقابله با این شرایط فراهم میکند. تلاش برای تشکیل منظم مجمع عمومی و تحمیل آن به کارفرما اکنون یکی از مهمترین وظایف پیش روی کارگران برای حفط اتحاد و حفظ روحیه مبارزاتی، برای متشکل ماندن، برای تصمیم گیری و مبارزه برای تحقق سایر مطالبات و در عین حال مقابله با توطئه ها و اذیت و آزارهای پس از اعتصاب است.

بزرگترین درس اعتصاب:
به بخشی از درسهای این اعتصاب اشاره کردم اما بزرگترین درس این اعتصاب این بود که کارگران به گوشه ای از قدرت عظیم خود پی بردند. به قدرت اتحاد و اعتصاب خود واقف شدند. در مقطعی که رژیم تمام نیرویش را برای ایجاد ارعاب در جامعه و ساکت کردن مردم معترض به میدان آورده است، کارگران نیشکر پوچی این تلاش ها را به همگان نشان دادند. نشان دادند که خبری از ارعاب نیست، برعکس این کارگران بودند که رژیم را مرعوب مبارزه خود کردند و به تسلیم کشاندند. این کارگران بودند که اعلام کردند نه سرکوب، نه دستگیری، نه وعده وعیدها آنها را متوقف نمیکند. این کارگران بودند که ضعف حکومت و نگرانی از ادامه اعتصاب و کشیده شدن اعتصاب به سایر مراکز کارگری را عیان کردند. در طول این اعتصاب ١٢٠٠٠ کارگر کشت و صنعت آنهم در همان منطقه تهدید به اعتصاب کردند. دانشجویان پاسخ دندان شکنی به احمدی نژاد دادند و مراسم های بزرگ و باشکوهی در دفاع از حقوق کودک در تهران و سنندج و برخی شهرهای دیگر براه افتاد. که همگی تاکیدی بر این بود که دیگر نمیتوان مرعوب کرد، که باید تسلیم اعتراض و خواست مردم شد. اعتصاب در هفت تپه، اعتراض در دانشگاه تهران، و مراسم های بزرگ دفاع از حقوق کودک بیانگر زنده بودن، پویائی، رشد، و رادیکالیسم عمیقی است که در اعماق جامعه، در میان بخش های مختلف مردم جریان دارد. بیانگر این است که مردم کوتاه نیامده اند و کوتاه هم نمیایند. عمیقا بیانگر این است که افکار حق طلبانه، آزادیخواهانه و سوسالیستی هرچه بیشتر در اعماق جامعه ریشه دوانده است و این مهمترین نقطه قوت امروز مبارزه آزادیخواهانه مردم در ایران است. اعتصاب هفت تپه در کنار مراسم های بزرگ دفاع از حقوق کودک و مقابله دانشجویان با احمدی نژاد بار دیگر شکست سیاست ارعاب حکومت و عمق جنبش آزادیخواهانه مردم ایران را به نمایش گذاشت.

سوقصد به جان مجید حمیدی از فعالین کارگری در کردستان

امروز پنجشنبه مورخ 26/7/1368 ساعت 9 صبح مجید حمیدی فعال کارگری و از اعضا "کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری" و "کمیته دفاع از محمود صالحی" مورد سوء قصد قرار گرفت.

ماجرا از این قرار است که سه نفر لباس شخصی که دو نفر از آنها سوار بر یک موتور سیکلت بوده و هر سه نفر صورت خودشان را با جوراب نازک پوشانده بودند، مجید حمیدی را در نزدیکی خانه خودش در حال رفتن به سر کار صدا میزنند. به محض اینکه مجید حمیدی سرش را به طرف آنها برمیگرداند، وی را مورد تیراندازی قرار میدهند. مجید حمیدی هم برای نجات جان خود فرار میکند که در حین دور شدن از واقعه، هفت گلوله به او اصابت میکند که بیشتر گلوله‌ها به بازوی راستش برخورد کرده است.
گفتنی است که شخصی که مجید حمیدی را صدا زده است، لهجه کردی- لری داشته است.

مردم بعد از شنیدن صدای تیر اندازی در محل حاظر میشوند و مجید حمیدی را در ساعت 9:30 صبح به بیمارستان شهر سنندج انتقال میدهند. از آنجا که یکی از گلوله‌ها به گردن مجید حمیدی اصابت کرده است و بنا به پیشنهاد پزشکان، وی را در ساعت 2:30 بعد از ظهر به بیمارستان "امیر اعلم" در شهر تهران انتقال میدهند. هم اکنون مجید حمیدی در بیمارستان "امیراعلم تهران" بستری است و حال وی کاملا وخیم گزارش شده است. به گفته خود مجید حمیدی " این کوچکترین بهائی است که کارگران و فعالین کارگری در ایران تا رسیدن به خواستها و مطالبات خودشان باید پرداخت کنند."
لازم به ذکر است که در همین راستا، دیروز مورخ 25/7/1386 یک نفر لباس شخصی به جلوی درب خانه آقای بهزاد سهرابی فعال کارگری، سخنگوی "کمیته دفاع از محمود صالحی" و عضو "کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری" رفته که بر حسب اتفاق بهزاد سهرابی در خانه نبوده است.

ما ضمن محکوم کردن این حرکت، خواهان شناسائی و محاکمه عاملین آن شده و از همه کارگران، فعالین کارگری و انسانهای عدالتخواه و برابری طلب در سراسر جهان میخواهیم که ضمن محکوم کردن این حرکت غیر انسانی، خواستار پایان یافتن ایجاد فشار، رعب و وحشت علیه کارگران و فعالین کارگری شوند.

کمیته دفاع از محمود صالحی
26 مهر ماه 1386

احضار فريدون نيكوفر فعال كارگري نيشكر هفت تپه محكوم است

شب گذشته پنجشنبه ٢٦ مهر ساعت هشت و نيم فريدون نيکوفر يکي از فعالين کارگري نيشکر هفت تپه توسط وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي بازداشت شد. به محض انتشار اين خبر کارگران اعلام کردند که اگر او تا ٦ صبح آزاد نشود تحصن خواهند کرد. تحت اين فشار اطلاعات رژيم ناگزير به آزادي فريدون نيکوفر شد اما به او گفته شده است که بايد فردا شنبه ٢٨ مهر ساعت هشت و نيم صبح براي بازجويي به اطلاعات مراجعه کند. علاوه بر فريدون نيكوفر تعداد هشت نفر ديگر از رهبران کارگري نيز طي روزهاي اخير مورد تهديد قرار گرفته اند. از همين رو کارگران گفته اند فردا صبح ساعت هشت و نيم صبح در مقابل مديريت تجمع کرده و به اين احضارها و تهديدها اعتراض خواهند كرد و اعلام كرده اند كه در صورت بازداشت فريدون نيكوفر دست به اعتصاب و تحصن خواهند زد.

كارگران نيشكر هفت تپه و رهبران و فعالين آنها در مبارزه متحدانه خويش از حقوق حقه خود دفاع كرده اند و اين حق بديهي و پايه اي آنهاست. كارگران براي گرفتن دستمزدهاي پرداخت نشده خود دست به مبارزه زده اند كه گوشه كوچكي از ثروتي است كه با كار و تلاش خود در شرايطي سخت خلق كرده اند. كارگران براي به كرسي نشاندن مجمع عمومي و حق ايجاد تشكل خود و براي اعتراض به اجحافاتي كه سالهاي سال است توسط مفتخواران سرمايه دار بر آنها تحميل شده دست به مبارزه زده اند. همه اينها حق بديهي و انساني آنها و همه كارگران و مردم است. حكومت اسلامي وقتي يك فعال كارگري را به دليل شركت و دخالت در چنين مبارزه حق طلبانه و بحقي دستگير و احضار ميكند، دارد روي ابتدايي ترين استانداردها و حقوق انساني كارگران پا ميگذارد و بايد بداند كه همه كارگران و مردم شريف را رودرروي خود دارد. كارگران اجازه نميدهند كه حق پايه اي مبارزه كردن عليه ستم و اجحافات نيز از آنها سلب شود. حزب كمونيست كارگري ايران همه كارگران و مردم شريف و انسان دوست را به اعتراض به حكومت اسلامي كه ميخواهد با احضار و دستگيري فعالين كارگري صف متحد كارگران هفت تپه را مرعوب كند و عقب براند، فرا ميخواند.

مرگ بر جمهوري اسلامي
زنده باد اتحاد كارگري
آزادي برابري حكومت كارگري
حزب كمونيست كارگري ايران
٢٧ مهر ١٣٨٦ - ١٩ اكتبر ٢٠٠٧

Thursday, October 18, 2007

بیانیه شش ماده ای کارگران نیشکر هفت تپه منتشر شد

اطلاعیه شماره ١٤

کارگران نیشکر هفت تپه امروز بیانیه ای در شش ماده منتشر کردند و بار دیگر بر خواستهای خود پافشاری کردند. در واقع کارگران با برکناری شفیعی، مدیر عامل قبلی کارخانه نیشکر، عزم و اراده خود را برای پیگیری همه مطالبات خود خطاب به مدیر عامل جدید اعلام کرده اند.

ما به مديريت جديد آقاي مطيعي اعلام ميکنيم که کماکان بر خواستهاي خود پافشاري ميکنيم. خواستهاي ما عبارتند از:
١- شوراي اسلامي را مانع تشکل خود ميدانيم. ما در انتخابات شوراي اسلامي شرکت نميکنيم و شوراي اسلامي بايد منحل شود.
٢- ما هر پنجشنبه ساعت ١ تا ٢ عصر جمع ميشويم و در مورد شرايط کار خودمان تصميم ميگيريم. و مجمع عمومي خودمان را تشکيل ميدهيم. مجمع عمومي تشکل واقعي ما کارگرانست. ما تشکيل سنديکا را حق خود مي شماريم.
٣- ما خواهان انعقاد قرارداد با همه کارگران قراردادي وبازگشت آنها به کار هستيم.
٤- ما خواهان پرداخت فوري همه طلبهايمان با پاداش و بن هستيم
٥- ما خواهان اجراي طرح طبقه بندي مشاغل هستيم
٦- ما خواهان برشمردن کار ما بعنوان کار سخت و زيان آور هستيم.
ما تا رسيدن به خواستهايمان به اعتراضات خود ادامه ميدهيم و از مديريت جديد ميخواهيم به خواستهاي ما فورا پاسخ دهد.

لازم به توضیح است که کارفرما از انعقاد قرارداد با کارگران قراردادی که حدود ٢٠٠٠ نفر میشوند خودداری کرده و عملا آنها را اخراج کرده است. معمولا هربار سه روز قبل از انقضای قرارداد، کارگران قراردادی اخراج میشدند و مجددا به استخدام درمیامدند این بار اما ١٢ روز قبل از انقضای قرارداد آنها را اخراج کردند و قرارداد تازه ای با آنها منعقد نشد. خواست عقد قرارداد و بازگشت به کار کارگران قراردادی اکنون در صدر خواسته های کارگران نیشکر قرار گرفته است.

حزب کمونیست کارگری از همه مطالبات بیانیه شش ماده ای کارگران نیشکر هفت تپه قاطعانه پشتیبانی میکند و از همه مراکز کارگری در سراسر کشور میخواهد که با صدور قطعنامه و یا ارسال نامه هائی به کارگران نیشکر از این بیانیه پشتیبانی کنند و بر همبستگی طبقاتی خود پای فشارند.

زنده باد همبستگی کارگری
آزادی، برابری، حکومت کارگری
مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده باد جمهوری سوسیالیستی

حزب کمونیست کارگری ایران
١٦ اکتبر ٢٠٠٧، ٢٤ آبان ماه ١٣٨٦



ضمیمه: بیانیه شش ماده ای کارگران هفت تپه

بيانيه کارگران نيشکر هفت تپه
برکناري مدير طرح نيشکر هفت تپه يک پيروزي ديگر براي ما کارگران

امروز ٢٤ مهر مطلع شديم که مديريت طرح نيشکر هفت تپه آقاي شفيعي برکنار شدند. برکناري مديريت يک خواست ما کارگران بود و اين را يک موفقيت ديگر براي خود ميدانيم.
ما به مديريت جديد آقاي مطيعي اعلام ميکنيم که کماکان بر خواستهاي خود پافشاري ميکنيم. خواستهاي ما عبارتند از:
١- شوراي اسلامي را مانع تشکل خود ميدانيم. ما در انتخابات شوراي اسلامي شرکت نميکنيم و شوراي اسلامي بايد منحل شود.
٢- ما هر پنجشنبه ساعت ١ تا ٢ عصر جمع ميشويم و در مورد شرايط کار خودمان تصميم ميگيريم. و مجمع عمومي خودمان را تشکيل ميدهيم. مجمع عمومي تشکل واقعي ما کارگرانست. ما تشکيل سنديکا را حق خود مي شماريم.
٣- ما خواهان انعقاد قرارداد با همه کارگران قراردادي وبازگشت آنها به کار هستيم.
٤- ما خواهان پرداخت فوري همه طلبهايمان بابد پاداش و بن هستيم
٥- ما خواهان اجراي طرح طبقه بندي مشاغل هستيم
٦- ما خواهان برشمردن کار ما بعنوان کار سخت و زيان آور هستيم.
ما تا رسيدن به خواستهايمان به اعتراضات خود ادامه ميدهيم و از مديريت جديد ميخواهيم به خواستهاي ما فورا پاسخ دهد.
کارگران نيشکر هفت تپه
٢٤ مهر ٨٦

حمایت از کارگران ایران در هفته همبستگی فدراسیون بین المللی کارگران حمل و نقل


(١٥ تا ٢١ اکتبر ٢٠٠٧)


به فدراسیون بین المللی کارگران حمل و نقل (آی تی اف)

دوستان عزيز!

مطلع شدیم که اتحادیه شما در هفته همبستگي با کارگران حمل و نقل جاده اي در جهان، که روز ١٥ اکتبر شروع و تا روز ٢١ اکتبر ادامه خواهد يافت٬ اقداماتی را در حمایت از منصور اسانلو، رئيس هيات مديره سنديکاي کارگران شرکت واحد اتوبوسراني تهران و حومه، در دستور قرار داده است. از جمله این اقدامات، راهپیمائی اعتراضی سندیکاهای کارگری در بروکسل از مقابل پارلمان اروپا تا مقابل سفارت جمهوری اسلامی ايران و همچنین زدن سنجاق هائی با عکس منصور اسانلو و شعار "منصور اسانلو را آزاد کنید" بر سینه کارگران حمل و نقل در کشورهای متعدد است.

کمیته همبستگی بین المللی کارگری این اقدام شما را ارج می نهد. این گام ارزشمند دیگری در ادامه اقدام جهانی ٩ اوت برای آزادی منصور اسانلو و محمود صالحی به فراخوان مشترک فدراسیون شما و کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری است.

همانطور که اطلاع دارید، بهمراه اسانلو ابراهيم مددي و محمود صالحي، در اسارت جمهوري اسلامي هستند. ابراهيم مددي از اعضاي هيات مديريه سنديکاي شرکت واحد است که از تاريخ ٩ اوت٬ روز اقدام جهانی در حمایت از کارگران ایران، دستگير و هم اکنون سه ماه است که در زندان است. همچنين محمود صالحي، از فعالين سرشناس کارگري در شهر سقز از شهرهاي کردستان، از هفت ماه پیش، در حالیکه نارسائی تنها کلیه اش جان وی را تهدید می کند، در اسارت جمهوري اسلامي بسر ميبرد. محمود صالحي قبلا نيز دو بار دستگير و زنداني شده است.

بعلاوه، رژيم اسلامي ايران شمار دیگری از فعالین کارگری را به زندان و شلاق محکوم کرده است: برای ١١ نفر از فعالين کارگري دستگير شده اول مه سنندج به اسامي خالد سواری، اقبال لطيفي، يدالله مرادي، طیب ملائی، فارس گویلیان، صدیق امجدی، حبیب الله کلکانی، محی الدین رجبی، طیب چتانی، صدیق صبحانی و عباس اندریاری ٩١ روز حبس و ده ضربه شلاق تعزیری حکم صادر کرده است٬ شيث اماني و صديق کريمي از رهبران کارگري در شهر سنندج را به دو سال زندان محکوم کرده است و اخيرا ٥ نفر از کارگران در شهر سقز به اسامي عطا حسيني، رحيم حسيني، کامل حکيمي، خالد بيخالي و انورحسين زاده، را به جرم شرکت در تجمع اعتراضي براي آزادي محمود صالحي به ٩١ روز زندان، ٤٠ ضربه شلاق و سه سال تعليق محکوم کرده است.

آزادی فوری و بی قید و شرط همه این فعالین کارگری در بند، لغو احکام قرون وسطائی زندان و شلاق و محکوم کردن جمهوری اسلامی بخاطر حملات وحشیانه به صفوف کارگران معترض توسط نیروهای انتظامی اش، جزو خواست های فوری کارگران در ایران است. در این هفته همبستگی با کارگران حمل و نقل جهان، جا دارد بار دیگر این خواست ها در صدر همبستگی بین المللی با کارگران ایران قرار گیرند:

١- آزادي فوري و بدون قيد و شرط سه کارگر زنداني در ايران: منصور اسانلو٬ ابراهيم مددي و محمود صالحي؛
٢- لغو احکام زندان و شلاق براي کارگران دستگیر شده اول مه سنندج و کارگران سقز و صدور چنين احکامي براي کارگران؛
٣- توقف و منع فشار و تهديد بر روي فعالين و رهبران کارگري در ايران؛
٤- محکوم کردن دخالت نيروهاي انتظامي در اعتراضات کارگري و حمله به صف اعتراضي کارگران. نمونه اخير اين دخالت در حرکت اعتراضي کارگران کاغذسازي کارون و ٤٠٠٠ کارگر نيشکر هفت تپه در همين يکماه اخير بوده است.

با تشکر
شهلا دانشفر
هماهنگ کننده کميته همبستگي بين المللي کارگري حزب کمونیست کارگری ایران

١٤ اکتبر ٢٠٠٧

Wednesday, October 17, 2007

اتحادیه کارگری "اتحاد" انگلستان از کارگران ایران حمایت کرد

استیو پریلی دبیر شاخه کینگستون وحومه (1406) اتحادیه کارگری "اتحاد" انگلستان با ارسال نا مه ای به مقامات جمهوری اسلامی ایران، نسبت به دستگیری فعالین کارگری توسط جمهوری اسلامی ابراز انزجار کرد و خواستار آزادی کارگران زندانی شد. او در این نامه از وضعیت جسمی محمود صالحی و منصور اسانلو ابراز نگرانی کرد و خواهان آزادی بی قید و شرط آنها و همچنین ابراهیم مددی نایب رییس سندیکای کارگران شرکت واحد گردید.

استیو پریلی همچنین به سرکوب کارگران کارخانه دولتی نیشکر هفت تپه در شوش در استان خوزستان توسط نیرو های امنیتی اشاره کرد. او نوشت : کارگران این کارخانه که تعداد شان به 5000 نفر می رسد از جمله برای دریافت دستمزد های پرداخت نشده و حق تشکل مبارزه می کنند. و اضافه میکند که بسیاری از کارگران در دیگر صنایع در نقاط مختلف کشور نیز با همین شرایط غیر قابل تحمل روبرو هستند.

او در این نامه که خطاب به احمدی نژاد نوشته شده است تاکید کرده است که احکام زندان علیه اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد ،اعضای اتحادیه کارگران بیکار و کارگران هفت تپه بی هیچ قید و شرطی لغو شود و به انوع سرکو ب حقوق کارگران که توسط دولت ایران صورت می گیرد یک باره و برای همیشه پایان داده شود.

تشکیلات خارج کشور حزب کمونیست کارگری ایران
17 اکتبر 2007، 25 مهر 86


ضمیمه : نامه اتحادیه کارگری "اتحاد" – شاخه کیینگستون و حومه ( 1406
حمایت اتحادیه کارگری "اتحاد" انگلستان از کارگران ایران

( نامه به محمود احمدی نژاد)
تاریخ: 11 اکتبر 2007

آقای محمود احمدی نژاد رییس جمهور ی اسلامی ایران

به نمایندگی از سوی اتحادیه کارگری "اتحاد" – شاخه کیینگستون و حومه ( 1406) به این وسیله از شما می خواهم که فعالین کارگری زندانی آقایان ابراهیم مددی،منصور اسانلو و محمود صالحی را آزاد کنید.
این شاخه از اتحادیه "اتحاد" بیش از 800 کارگر فنی ، متخصص و خدماتی را در جنوب شرقی لندن نمایندگی می کند. این شاخه به مسایل مربوط به حقوق کارگران در جهان بسیار حساس است و باور دارد که رفتار صحیح و محترمانه با کارگران نشانه ای است از یک جامعه عادلانه. خبر زندانی شدن کارگران در جمهوری اسلامی به دلیل فعالیت های که در یک جامعه منصف جزو حقوق پایه ای به شمار می آید، انزجار ما رابر انگیخته است.
این شاخه، عمیقا نگران و ضع سلامتی محمود صالحی است که از 9 آوریل 2007 تا کنون در زندان سنندج به سر می برد . این شاخه همچنین نگران سلامتی منصور اسانلو است که 10 ژوییه تا کنون در زندان است.
به اطلاع ما رسیده است که دولت شما حق تشکل را به رسمیت نمی شناسد و فعالیت های مستقل کارگران را بطور مدام سرکوب می کند. بنابراین این شاخه از دولت شما می خواهد که حق کارگران ایران برای تشکل یابی و ایجاد تشکل های مستقل و حق انان برای اعتصاب را که از حقوق به رسمیت شناخته شده جهانی است، به رسمیت بشناسد. این شاخه از شما می خواهد که که آقایان محمود صالحی ، منصور اسانلو و ابراهیم مددی را که تنها به خاطر فعالیت های کارگری زندانی شده اند فورا و بدون هیچ قید و شرط آزاد کنید.
این شاخه اتحادیه کارگری همچنین خواهان آن است که اتهامات و احکام زندان علیه دیگر فعالین کارگری از جمله اتهامات و احکام زندان علیه اعضای سندیکای کارگران شزکت واحد ،اعضای اتحادیه کارگران بیکار و کارگران هفت تپه بی هیچ قید و شرطی لغو شود. بعلاوه این شاخه خواهان است که به انوع سرکو ب حقوق کارگران که توسط دولت ایران صورت می گیرد یک باره و برای همیشه پایان داده شود.


آاقای صالحی از بنیان گذاران و نماینده سابق انجمن کارگران خباز و از فعالین شناخته شده کارگری در ایران است . او به دلیل فعالیت های کارگری، بطور ناعادلانه به یک سال زندان و سه سال حبس تعلیفی محکوم شده است. آقای صالحی در 9 آوریل 2007 بدون اطلاع قبلی دستگیرشد و بلافاصله به زندان سنندج منتقل گردید. وضع جسمی ایشان بسیار وخیم است او تنها یک کلیه دارد که آن هم فقط به اندازه 20 درصد یک کلیه سالم کار آیی دارد. با این حال اما مقامات قضایی و زندان به او اجازه نمی دهند که تحت مدوای پزشکی قرارگیرد.

منصور اسانلو رییس سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، در 10 ژوییه 2007 توسط ماموران امینیتی که لباس شخصی به تن داشتند به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و ربوده شد. او از ان زمان تا کنون در بخش 209 زندان معروف اوین بدون داشتن حق وثیقه رندانی است. اسانلو دز 19 نوامبر 2006 نیز مورد ضرب و شتم قرار گرفت و سپس ربوده شد وبه زندان اوین منتقل گردید. او پس از گذراندن یک ماه در بخش 209 زندان اوین در 19 دسامبر 2006 آزاد گردید. اسانلو پیش آن نیز در 22 دسامبر سال 2005 به زندان افکنده شد و بعد از گذراندن هشت ماه در زندان، در تاریخ 9 اوت 2006 با قرار وثیقه آزاد شد. در ماه مه 2007 شعبه 14 دادگاه انقلاب تهران منصور اسانلو را به 5 سال محکوم کرد، اما وکیل او تقاضای تجدید نظر در حکم را کرده است که تا کنون به ان پاسخ داده نشده است .

همچنین ابراهیم مددی نایب رییس سندیکای کارگران شرکت واحد، از 9 اوت 2007 تا کنون در زندان به سر می برد اتهام او از جمله این است: " تبلیغ علیه نظام و توطئه و تجمع به قصد به مخاطره انداختن امنیت ملی". تعداد دیگری ازاعضای سندیکا نیز مورد اذیت و ازار قرار گرفته و از کار برکنار شده اند . افزون بر این ها مقامات قضایی 13 نفر از اعضا و فعالین اتحادیه کارگران اخراجی و بیکار را که در مراسم روز اول ماه مه 2007 در سنندج شرکت کرده بودند، به زندان و شلاق محکوم کرده اند.

بعلاوه هزاران کارگر کارخانه دولتی نیشکر هفت تپه در شوش در استان خوزستان از 29 سپتامبر تا کنون در اعتصاب به سر می برند. این کارگران توسط نیرو های امنیتی تحت سرکوب قرار گرفته اند. تعداد زیادی از کارگران اعتصابی مورد ضرب وشتم و تهدید قرار گرفته اند و عده ای از آنان باز داشت شده اند. کارگران این کارخانه که تعداد شان به 5000 نفر می رسد از جمله برای دریافت دستمزد های پرداخت نشده و حق تشکل مبارزه می کنند.
بسیاری از کارگران در دیگر صنایع در نقاط مختلف کشور نیز با همین شرایط غیر قابل تحمل روبرو هستند.

با احترام
استیو پریلی دبیر شاخه کینگستون وحومه (1406) اتحادیه کارگری "اتحاد"

رونوشت به:

آیت اله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران
آیت اله محمود هاشمی شاهرودی ریییس قوه قضاییه

کارگران کاغذ سازی کارون دست به تجمع اعتراضی زدند

اطلاعیه شماره ٦

بنا به گزارش رسیده به حزب کمونیست کارگری، روز یکشنبه ٢٢ مهرماه کارگران کاغذ سازی کارون شوشتر در مقابل شرکت دست به تجمع اعتراضی زدند. در این تجمع که دو ساعت، از هشت و نیم تا ده و نیم صبح بطول انجامید افزون بر یکصد نفر از کارگران اخراجی حضور داشتند. یکی از نمایندگان کارگران میگوید که بدنبال تجمع پنجم مهرماه در جلوی استانداری خوزستان در اهواز همراه دیگر نمایندگان کارگران مشغول مذاکره با دکتر شیخ نماینده مجلس جمهوری اسلامی از شوشتر و استانداری خوزستان و دفتر شرکت در تهران بوده و به آنها بخاطر عدم تحقق خواستهای کارگران اعتراض کرده اند. آخرین چیزی که استانداری و دفتر شرکت در تهران به کارگران گفته اند این است که معادل ٣٧ میلیارد تومان برای باز گشائی کارخانه اختصاص داده شده و گویا قرار است با خریدار جدیدی به توافق برسند و قول مساعد داده اند که تا پایان آبانماه تکلیف این شرکت را روشن خواهند کرد. اما کارگران در طول یکسال و نیم گذشته بارها از این وعده ها شنیده اند و علیرغم بازدید خریداران جدید از شرکت عملا به نتیجه ای نرسیده اند و در بلاتکلیفی بسر میبرند.

تجمع اعتراضی کارگران در حالی پایان یافت که کارگرا ن بشدت معترض و نگران آینده شغلی خود هستند. مطالبات کارگران عبارت است از: برخورداری فوری از حق بیمه تامین اجتماعی و پرداخت دستمزد خود بمدت شش ماه برای ١٥ کارگر شاغل و ٢١٥ کارگر اخراجی و همچنین بازگشت بکار٢١٥ کارگر اخراجی. کارگران معترض با اعلام پشتیبانی از نمایندگان خود برای پیگیری مطالباتشان اعلام کردند که در صورت عدم رسیدگی به خواست های برحق آنها به اعتراضات و تجمعات خود ادامه خواهند داد.

حزب کمونیست کارگری از مبارزات حق طلبانه کارگران کاغذ سازی کارون قاطعانه حمایت میکند. حزب خانواده های کارگران را فرامیخواند که در تجمعات کارگران کاغذسازی شرکت کنند. این یک فاکتور مهم در نتیجه این مبارزه خواهد داشت. حزب همچنین کارگران منطقه بویژه کشت و صنعت کارون شوشتر و صنایع جانبی و مردم آزادیخواه شوشتر و شهرهای اطراف را به پشتیبانی از کارگران کاغذ سازی فرا میخواند.


زنده باد اتحاد و همبستگی کارگران!
آزادی برابری حکومت کارگری!
مرگ بر جمهوری اسلامی!
زنده باد جمهوری سوسیالیستی!

حزب کمونیست کارگری ایران
١٥ اکتبر ٢٠٠٧ ، ٢٣ مهر ماه ١٣٨٦

Tuesday, October 16, 2007

اقدام جالب کارگران عسلویه علیه مجازات اعدام و در دفاع از کارگران هفت تپه

طبق گزارشی که به حزب کمونیست کارگری ارسال شده است، تعدادی از کارگران عسلویه به مناسبت ١٠ اکتبر روز جهانی علیه اعدام دست به ابتکار جالبی زدند و پلاکاردهائی که روی آنها نوشته شده است:
اعدام نه، روز ١٠ اکتبر برابر با ١٨ مهر روز جهانی علیه اعدام در برخی نکات شهرک عسلویه نصب کرده اند. کارگران عسلویه در روز ٧ سپتامبر (١٦ شهریور) نیز چند پلاکارد با شعار: نه به اعدام، زندان و شکنجه برای ١٣ کارگر سنندج نه در مسیر جاده عسلویه­ نخل تقی نصب کردند که پس از ١٠ ساعت توسط نیروهای رژیم برچیده شد.

کارگران عسلویه همچنین پلاکاردی در دفاع از کارگران نیشکر هفت تپه در سه نقطه این شهرک نصب کرده و با اعتصاب کارگران نیشکر اعلام همبستگی کرده اند.

حزب کمونیست کارگری اقدامات کارگران عسلویه علیه احکام و مجازات اعدام و در دفاع از مبارزه کارگران نیشکر هقت تپه را پاس میدارد و دست فعالین این حرکت را میفشارد. فعالین این حرکت در واقع خواست و نظر هزاران کارگر عسلویه را با این ابتکار به نمایش گذاشتند و بدینطریق همراه با هزاران آزادیخواه دیگر در داخل کشور و در سطح جهان روز جهانی علیه اعدام را گرامی داشتند و به همبستگی با کارگران نیشکر پیوستند.



حزب کمونیست کارگری ایران
١٤ اکتبر ٢٠٠٧، ٢٢ مهرماه ١٣٨٦

Sunday, October 14, 2007

کارگران کاغذ سازی کارون فردا یکشنبه در مقابل شرکت تجمع خواهند کرد

اطلاعیه شماره ٥

بنا به خبر رسیده به حزب، کارگران کاغذ سازی کارون شوشتر فردا یکشنبه 22 مهرماه در مقابل شرکت دست به تجمع اعتراضی خواهند زد. این تجمع اعتراضی با خواست بازگشت بکار 215 کارگر اخراجی از 230 نفر کارگر این کارخانه و همچنین مطالبه شش ماه دستمزد پرداخت نشده از ابتدای سال جاری برای 15 کارگر شاغل که حکم بازگشت بکار گرفته اند و 215 کارگر بیکار شده و همچنین خواست تمدید دفترچه های بیمه تامین اجتماعی صورت میگیرد. تصمیم به تجمع در مقابل شرکت بدنبال مهلتی است که از ششم مهرماه به استانداری داده شد که به خواست های کارگران رسیدگی کند. اما تا کنون جز وعده های تو خالی و سرکوب چیزی نصیب کارگران نشده است.

همین خبر میافزاید که کارگران در تجمع فردا در مورد ادامه مبارزات خود تصمیم گیری خواهند کرد.
حزب از مبارزات حق طلبانه کارگران کاغذ سازی کارون قاطعانه حمایت میکند و کارگران و مردم آزادیخواه شوشتر و شهرهای اطراف را به همبستگی با آنان فرا میخواند. حزب بویژه کارگران منطقه بویژه کشت و صنعت کارون شوشتر و صنایع جانبی آنرا به پشتیبانی از کارگران کاغذ سازی فرا میخواند.

زنده باد اتحاد و همبستگی کارگران!
آزادی برابری حکومت کارگری!
مرگ بر جمهوری اسلامی!
زنده باد جمهوری سوسیالیستی!

حزب کمونیست کارگری ایران
13 اکتبر 2007 ، 21 مهر ماه 86

کارگران کارخانه شاهو در اعتراض به افزایش ساعات کار دست از کار کشیدند و فردا تجمع خواهندکرد

در مورخه 16/7/1386 مدیر کارخانه شاهو طی بخشنامه ای به بهانه افزایش ساعت استراحت کارگران در موقع ناهار، به کارگران این کارخانه اعلام کرد که به این منظور، از این پس باید بمدت 9 ساعت در روز کار کنند. وی به کارگران اعلام کرده است من شما را دوست دارم و میخواهم موقع ناهار استراحت بیشتری بکنید، به همین دلیل یک ساعت به ساعات کاری شما اضافه میکنم تا این امر متحقق گردد!؟!؟! اما کارگران متحد و آگاه این کارخانه حاضر به پذیرش این امر نشده و اعلام کردند مدیر کارخانه با ترفند دلسوزی و دوست داشتن استراحت بیشتر برای کارگران در موقع ناهار و به این بهانه با رساندن ساعات کار به 9 ساعت در روز، قصد دارد این مدت ساعت کار را در کارخانه رسما جا بیاندازد. لازم به یاد آوریست که کارگران شاهو مدت 25 سال است از ساعت 8 صبح شروع بکار کرده و در ساعت 4 بعد از ظهر کار را تعطیل میکنند و مدت 40 دقیقه نیز در این مدت صرف خوردن ناهار میکنند. در بخشنامه جدید که قرار است از روز شنبه مورخه 21/7/86 توسط مدیریت کارخانه به اجرا در بیاید، کارگران باید 30/7 صبح شروع بکار کرده و در ساعت 30/4 بعد از ظهر کار را تعطیل کنند و بمدت یک ساعت نیز صرف خوردن ناهار بنمایند.
بدنبال ابلاغ این بخشنامه به کارگران، نمایندگان آنان در دو روز گذشته طی مذاکراتی با مدیر کارخانه موفق به تحمیل پس گرفتن این بخشنامه به وی نشدند و به همین دلیل امروز آنان در اعتراض به بخشنامه فوق الذکر دست از کار کشیده و در مقابل دفتر اداری کارخانه دست به تجمع زدند. در پی این تجمع نماینده اداره کار نیز به کارخانه آمد، اما مذاکرات میان وی – مدیر کارخانه و کارگران نتیجه ای نداد.
از طرف دیگر 25 نفر از کارگران این کارخانه که موعد بازنشستگی آنان فرا رسیده است در بلاتکلیفی بسر برده و خواهان بازنشست شدن هستند. تامین اجتماعی سنندج به بهانه بدهی کارخانه شاهو به این اداره، علیرغم رسیدن موعد بازنشستگی این کارگران و در خواست مکرر آنان برای بازنشست شدن، تاکنون از انجام وظایف خود سرباز زده و تن به بازنشستگی این کارگران نداده است.
کارگران شاهو اعلام کرده اند در اعتراض به عدم بازنشست کردن کارگرانی که موعد بازنشستگی آنان فرا رسیده است، فردا ساعت 9 صبح در مقابل اداره تامین اجتماعی دست به تجمع خواهند زد و سپس در ساعت 10 صبح در اعتراض به افزایش ساعت کار در مقابل اداره کار سنندج به تجمع خود ادامه خواهند داد.
این کارگران بطور یکپارچه و متحدانه ای اعلام کرده اند که چنانچه مدیر کارخانه و اداره کار به اعتراضات آنان توجهی ننموده و بخشنامه را پس نگیرند، آنان این بخشنامه را برسمیت نشناخته و طبق معمول 25 سال گذشته ساعت 8 صبح بر سرکارهایشان آمده و در موعد همیشگی کار را تعطیل خواهند کرد. همچنین امروز این کارگران بطور قاطعانه ای به کارفرمای کارخانه شاهو اعلام کردندکه چنانچه مدیر کارخانه را بر کنار نکند آنان بر سر کارهایشان حاضر نخواهند شد.
کارگران سراسر ایران
کارفرمایان طی سالهای گذشته با استفاده از حمایت های دولت و همچنین عدم مقاومت یکپارچه ما، تا دیروز قرار دادهای موقت را بر ما تحمیل کردند و در ادامه، این قرار دادهای موقت را به قرارداد های موقت سفید امضا تبدیل نموده و در برخی جاها در راستای تحمیل مطلق شرایط دلخواه خود بر ما کارگران، موفق به دریافت سفته های میلیونی از ما شدند و امروز میخواهندبا افزایش ساعات کار، آخرین رمق های ما را نیز تبدیل به سود بنمایند.
اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار، بخش نامه افزایش ساعات کار را در کارخانه شاهو، در تداوم سیاست تحمیل شرایط هر چه برده وارتری بر کارگران ارزیابی کرده و به آگاهی، اتحاد و ایستادگی کارگران شاهو در مقابل ترفند های کارفرما درود می فرستد. کارگران شاهو سالهاست در صف مقدم مبارزه ما کارگران برای دست یابی به حقوق انسانی مان قرار دارند و شایسته بیشترین حمایت ها هستند. اگر امروز ساعات کار در کارخانه شاهو افزایش پیدا کند، بی تردید این امر به یک رویه تبدیل شده و فردا در محل کار ما نیز کارفرمایان دست به افزایش ساعات کار خواهند زد. باید بطور متحدانه و قاطعانه ای از مبارزه کارگران شاهو برای جلوگیری از افزایش ساعات کار حمایت کرد و کارفرمای این کارخانه را وادار به عقب نشینی نمود، پیروزی کارگران شاهو، پیروزی همه ما کارگران است.

زنده باد کارگران شاهو
زنده باد همبستگی کارگری
اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار 18/7/1386
www.ettehade.com
k.ekhraji@gmail.com

کارگران شاهو در تجمع خود اعلام کردند بخشنامه افزایش ساعات کار را اجرا نخواهند کرد

کارگران شاهو طبق اعلام قبلی روز پنج شنبه مورخه 19/7/86 در اعتراض به عدم بازنشست کردن 25 نفر از همکاران خود ساعت 9 صبح در مقابل اداره تامین اجتماعی سنندج تجمع کرده و سپس از ساعت ده صبح در اعتراض به افزایش ساعت کار در کارخانه شاهو تا ساعت 12 ظهر در مقابل اداره کار سنندج تجمع کردند. در این تجمع که همه کارگران کارخانه شاهو در آن شرکت داشتند مذاکرات فی ما بین آنان، اداره تامین اجتماعی و اداره کار سنندج نتیجه ای نداد.
اداره تامین اجتماعی سنندج علیرغم رسیدن موعد بازنشستگی 25 نفر از کارگران شاهو بدلیل بدهی کارخانه به این اداره، از بازنشست کردن این کارگران خودداری میکند و امروز به کارگران اعلام نمود که روز یکشنبه مورخه 21/7/86 نماینده هایی را جهت ادامه مذاکرات به آن اداره بفرستند. از سوی دیگر بدنبال تجمع کارگران شاهو در مقابل اداره کار سنندج مسئولین این اداره به کارگران اعلام کردند که کارفرما میتواند با توافق نسبت به افزایش ساعت کار در کارخانه اقدام نماید و به کارگران پیشنهاد دادند برای حصول توافق با کارفرما، افزایش ساعت کار را بمدت نیم ساعت بپذیرند اما کارگران اعلام نمودند حاضر نیستند حتی یک دقیقه افزایش ساعت کار را نیز بپذیرند.
بدنبال این وضعیت و مقاومت کارگران شاهو در برابر افزایش ساعت کار، از سویی قرار بر این شد تا آقای عباسی رئیس اداره روابط کار سنندج روز یکشنبه برای ادامه مذاکرات به کارخانه بیاید و از سوی دیگر مدیریت کارخانه اعلام نمود از روز یکشنبه مورخه 21/7/86 سرویس رفت و برگشت کارگران را بر اساس بخشنامه افزایش ساعات کار سامان دهی خواهد کرد. اما کارگران اعلام کردند از اجرای بخشنامه افزایش ساعات کار خودداری کرده و روز یکشنبه راس ساعت 8 صبح طبق معمول بر سر کارهای خود حاضر خواهند شد.
اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار 19/7/1386
www.ettehade.com

Thursday, October 11, 2007

ما موفق شدیم

اطلاعیه شماره ١٣
این تیتر اطلاعیه ای است که کارگران نیشکر هفت تپه امروز ١٩ مهرماه یک روز پس از پایان اعتصاب خود منتشر کرده اند. کارگران نیشکر در این اطلاعیه تاکید کرده اند که حق خود میدانند که هرهفته مجمع عمومی خود را برگزار کنند و درمورد مسائل مختلف خود بحث کنند و تصمیم بگیرند. در این اطلاعیه آمده است: "برای اینکه خواستهایمان را پیگیری کنیم، برای اینکه نگذاریم دوباره دستمزد ما را به عقب بیندازند، اخراجمان نکنند و نمایندگان دلسوزی که سخنگویان ما بودند را زیر فشار نگذارند هرهفته جمع می شویم و در مورد وضعیت خود و مسائل فوری کارمان تصمیم می گیریم. ما هر هفته روزهای پنجشنبه ساعت ١ تا ٢ جمع خواهیم شد و این را حق مسلم خود، تشکل واقعی خود می دانیم".
حزب کمونیست کارگری از این اقدام کارگران نیشکر عمیقا پشتیبانی میکند و آنرا مهمترین ابزار مقابله کارگران با توطئه ها و فشارهای بعد از اعتصاب و برای پیگیری سایر مطالبات آنها میداند و همه مراکز کارگری را به اتخاذ تصمیم مشابه، به پیوستن به این حرکت و حمایت از اقدام و ابتکار کارگران نیشکر هفت تپه فرامیخواند.

زنده باد کارگران نیشکر هفت تپه
آزادی، برابری، حکومت کارگری
مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده باد جمهوری سوسیالیستی

حزب کمونیست کارگری ایران
١٩ مهرماه ١٣٨٦، ١٣ اکتبر ٢٠٠٧


اطلاعیه کارگران نیشکر هفت تپه
١٩ مهرماه
ما موفق شدیم
دو هفته مبارزه ما به موفقیت های خوبی رسید .
اتحاد ما رمز پیروزی ماست
.
حقوق شهریور را دریافت کردیم اما برای باقی طلب های ما وعده ١٥ روز دیگر را داده اند. برای اینکه خواستهایمان را پیگیری کنیم، برای اینکه نگذاریم دوباره دستمزد ما را به عقب بیندازند، اخراجمان نکنند و نمایندگان دلسوزی که سخنگویان ما بودند را زیر فشار نگذارند هرهفته جمع می شویم و در مورد وضعیت خود و مسائل فوری کارمان تصمیم می گیریم.
ما هر هفته روزهای پنجشنبه ساعت ١ تا ٢ جمع خواهیم شد و این را حق مسلم خود، تشکل واقعی خود می دانیم.
کارگران نیشکر هفت تپه
١٩ مهر ١٣٨٦

کارگران نیشکر با موفقیت به اعتصاب پایان دادند و برای سایر خواستهای خود التیماتوم دادند

اطلاعیه شماره ١٢
چهار شنبه ١٨ مهرماه
پس از ١١ روز اعتصاب متحد و یکپارچه بیش از ٤٠٠٠ کارگر نیشکر هفت تپه، امروز چهارشنبه ١٨ مهرماه، کارگران کار را از سر گرفتند. چند روز قبل مدیریت و جمهوری اسلامی تحت فشار کارگران حقوق ماه مرداد را پرداخت کردند به این امید که کارگران را به سر کار بفرستند و از پرداخت بقیه حقوق کارگران خودداری کنند. کارگران اما با پافشاری بر اعتصاب، با نپذیرفتن وعده های توخالی مقامات و مدیریت، امروز حقوق شهریورماه را نیز دریافت کردند و بدین ترتیب به اعتصاب طولانی مدت خود پایان دادند.
اما پرداخت حقوق معوقه تنها یکی از خواستهای کارگران بود. کارگران دیروز سه شنبه به مدیر عامل ١٥ روز مهلت دادند که مزایای معوقه و سایر مطالبات آنها را عملی کند در غیراینصورت اعتصاب مجددا شروع خواهد شد. سایر مطالبات کارگران عبارت است از: پرداخت بموقع دستمزدها در پنجم هرماه٬ پرداخت پاداش و بن معوقه٬ برخورداری از خانه هاي سازماني٬ اجراي نظام هماهنگ دستمزدها٬ مشمول کارهای سخت و زيان آور شدن و اجراي طرح طبقه بندي مشاغل. بعلاوه کارگران بر انحلال رسمی شورای اسلامی، برخورداری از حق تشکل و پایان دادن به اذیت و آزار فعالین کارگری تاکید میکنند.
اعتصاب قدرتمند کارگران نیشکر هفت تپه، هرچند به همه خواستهای خود نرسیده است، با اینهمه پیروزی مهمی برای کارگران این کارخانه و کل طبقه کارگر بشمار میاید. کارگران نشان دادند که میتوان با پافشاری بر مبارزه و اعصتاب خواستهای خود را به دولت و کارفرما تحمیل کرد. میتوان علیرغم اذیت و آزار کارگران، علیرغم بازداشت ها و سرکوب تجمعات آنها، با نیروی متحد خود، با اطلاع رسانی هرروزه به جامعه، با قبول نکردن وعده وعیدها، و با اتکا به نیروی خود طرف مقابل را به تسلیم کشاند. کارگران هفت تپه امروز در موقعیتی بسیار مساعدتر، متحدتر و آبدیده تر میتوانند به مبارزه برای تحقق همه مطالبات خود ادامه دهند. کارگران هفت تپه راه روشنی مقابل سایر بخش های طبقه کارگر گذاشتند و درسهای باارزشی به طبقه کارگر تقدیم کردند.
حزب کمونیست کارگری این پیروزی را به کارگران نیشکر هفت تپه تبریک میگوید، دست فعالین و رهبران این اعتصاب را که با درایت و هوشیاری توطئه ها را خنثی کردند و اعتصاب چهارهزار کارگر را آنهم تحت فشارهای هرروزه وزارت اطلاعات بخوبی هدایت و سازماندهی کردند و آنرا به پیروزی رساندند میفشارد. حزب همچنان با تمام قوا از ادامه مبارزه کارگران نیشکر برای تحقق کلیه مطالبات خود حمایت میکند و خود را در کنار آنها میداند.
پیروزی کارگران نیشکر هفت تپه گوشه کوچکی از قدرت طبقه کارگر را به نمایش گذاشت. طبقه کارگر میتواند و باید خود را برای رهبری انقلاب عظیم مردم برای رهائی از شر این حکومت و رهائی از نظام ظالمانه سرمایه داری آماده کند.

زنده باد همبستگی مبارزاتی میان کارگران و بخشهای مختلف مردم
آزادی، برابری، حکومت کارگری
مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده باد جمهوری سوسیالیستی

حزب کمونیست کارگری ایران
١٨ مهرماه ١٣٨٦، ١٠ اکتبر ٢٠٠٧